بدبینی همسر

سلام خسته نباشید. ما یک مسافرت تدارک دیدیم با همسرم که من و همسرم و آبجیم و مامان بابام همه تو یه ماشین بودیم همسر من خیلی تعصبی هست تو مسافرت خیلی بهم گیر داد طوریکه خانوادم هم متوجه شدن و مادرم کلی گریه کرد مسافرت رو به من و خانوادم زهر کرد کلا همسرم جوری هست که من با هیچکس نمیتونم معاشرت داشته باشم سریع ازم بهانه میگیره مثلا میگه چرا شوهرخالت داشت حرف میزد تو جواب دادی چرا خندیدی و خیلی چیزهای دیگه. مورد دوم: عقد که بودیم من متوجه شدم دستش بو سیگار میده قسمش دادم گفت عصبی بودم کشیدم بعد عروسی که کردم هیچ وقت ندیدم تو خونه بکشه ولی گاهی وقتا حس میکنم بو سیگار میده بهم میگه من مسافرت سیگار میکشم اشکالی نداره من بهش گفتم خیلی ناراحت میشم و ازت سرد میشم ولی اون بی اعتنایی کرد و تو مسافرت همش سیگار میکشید مامانم اینا هم از دور دیده بودن که سیگار میکشه و ناراحت شده بودن. مورد سوم: اینکه تو مسافرت رمز گوشی خواهرم متوجه شده بود و رفته سر گوشی خواهرم از رابطه خواهرم با پسر و همه جزییات خبردار شده من خیلی ناراحتم وقتی بهم گفت گفتم به چه حقی رفتی سر گوشی آبجی من. الان ۳روزه برگشتیم من خیلی ازش نفرت پیدا کردم محلش نمیدم اصلا نمیتونم فراموش کنم که اینکارا کرد و مسافرت به دلمون زهر کرد. البته در مورد آبجیم فقط به من گفت منم به آبجیم گفتم اونم طفلک خیلی حالش بد شد.حس میکنم هیچ وقت نمیتونم مثل سابق با همسرم باشم الانم مثل دوتا همخونه هستیم باهم.لطفا راهنماییم کنید ممنون میشم