طرز برخورد با برادر بی مسئولیت

سلام همسر برادرم بهم زنگ زده بود کلی گریه کرد جیگرم خون شد برای دختر بیچاره لطفا کمک کنید چیکار کنم موندم،بچه ندارن

برادرم چند سالی هست شروع کرده به سیگار کشیدن، نوشیدنی غیرمجاز هم میخوره یک سالی هست خیلی مست میکنه دست بزن نداره اما داد میزنه،به زن داداشم بی توجهی میکنه نصف شب میزاره میره با دوستاش ،از سرکار مستقیم نمیره خونه میگه زود میام 12 میاد،میگه میریم گردش زن داداشم آماده میشه اون میگیره میخوابه ،میرن بیرون یکی زنگ میزنه بیا همه چیزو ول میکنه میره،تو دورهمی پیش خانومش نمیشینه و ...هر چقدر حرف زدیم تاثیر نداشت همه انگار اشتباه میکنن غیر از این آقا، میخوام زنگ بزنم بگم اگه ادامه بده دیگه خواهر نداره،سیگار ترک کن مشروب نخور ،رفیق بازی نکن،زندگیت بشه خودت و زنت،والا خواهر  بی خواهر،منو خیلی دوست داره میدونم ،از همه دوستان ضربه خورده اما حیا نداره با اونا بگو بخند با مادرم و زنش دعوا،تیر آخر منم که باهاش حرف بزنم،خیلی به اسب علاقه داره یکی از اقوام که قبلا میخواسته بکشتش اسب خریده هر روزه میره پیشش به خاطر اسب انگار نه انگار که اون میخواسته بکشتش،میگم بهش بگم کارهای بدشو ترک کنه من براش اسب بخرم این روش چی خوبه؟اینم میترسم لونه دوستاش بکنه اونجایی که میخواد اسب نگهداره باز زن و زندگی و ول کنه،کمک کمک کمک چیکار کنم موندم