جدایی و بیرون آمدن از رابطه عاطفی

سلام. من با یک پسر ۹ ماه دوست بودم و در این نه ماه چند بار بهم گفت که ته این رابطه جداییه و قرار نیست به ازدواج ختم بشه ، بار اول من گفتم که میرم و کلا کاری میکنم که دیگه نه من اونو ببینم و نه اون منو ببینه ولی نذاشت و گفت چند سال و حداقل باهام بمون ولی یک دفعه خودش دوباره اون حرفو پیش کشید و با هم قهر بودیم چند روز ولی من حالم بد شد و زنگ زدن اومد و اونم به خاطر خاطره  بدی که از الکی مریض شدن داشت گفت که دیدم کلا بهت عوض شده حتی اگه واقعی بوده باشه و بعدشم تقریبا خوب شدیم با هم ولی یک دفعه سرد شد و بی احساس و کلا انگار مهم نبودم واسش و آخرشم تو جواب من که گفتم اذیت میشم دلیلشو بگو تا اذیت نشم حداقل گفت اگه اذیت میشی تمومش کن بره و منم گفتم تموم شد و دیگه از اون روز تموم شد رابطمون ولی نمیتونم فراموشش کنم و دوستش نداشته باشم، همش فکر میکنم شاید نباید اینکارو میکردم و میگفتم باشه تمومه نمیدونم فقط دارم از دوریش اذیت میشم چیکار باید کنم ؟باهاش حرف بزنم درموردش ؟یا دیگه فراموشش کنم و بیخیال بشم