اعتماد مجدد بعد از خیانت همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 82 بازدید

با سلام

من و همسرم نزدیک به 3 ساله که ازدواج کردیم، همسرم بسیار مرد مسئولیت پذیر، مهربون، شوخ طبع، صبور، و خلاصه ایده آل زندگی من بودن تا این که متوجه شدم وقتی سرکار تشریف دارن سر و گوششون می جنبه و متأسفانه خیانت کردن (اینم بگم که چیزی که من فهمیدم در حد پیامک و شایدم تلفنی بوده) من چند بار از این کارش چشم پوشی کردم و با دعوا و قهر و جنجال از طرف من موضوع خاتمه پیدا کرده و با عذرخواهی ایشون سعی کردم دیگه به روش نیارم اما باز هم تکرار و تکرار و تکرار این بار تصمیم قاطعانه گرفتم که حتما جدا بشم، رفتم خونه مامانم و گفتم دیگه نمی خوامش البته بعد از 1 سال تحمل این مشکل. مامانمم حمایتم کرد، اما از طرف همسرم پیام اومد که به این شب عزیز بیا و منو ببخش و غلط کردم، قول میدم آدم بشم درست بشم منم بعد از 4 روز برگشتم خونه خودم اونم به شرط این که حق طلاقمو بده و نصف خونه رو زد به اسمم(بچه هم ندارم) . از اون قضایا نزدیک به یکساله که میگذره و من در این 1 سال روزی نبوده که خیانت مجددش از ذهنم عبور نکرده باشه تو رو خدا بگین من باید چیکار کنم؟ اعتمادم بدجور فرو ریخته... 

گاهی وقتا احساس میکنم ازش متنفرم با این که ما زندگیمون رو با عشق شروع کردیم، اما من مجبورم تظاهر کنم که اتفاقی نیفتاده اما واقعیت اینه که اصلا حالِ دلم خوب نیست!!  

منو همسرم غیر از این مشکلی که پیش اومده تا حالا در این 3 سال هیچ مشکل دیگه ای با هم نداشتیم خیلی هم خوب بودیم

حتی نشستم منطقی باهاش صحبت کردم تا ببینم اگه واقعا من مشکلی دارم برطرف کنم اما همسرم در جواب سوالم گفت:خانوم، تو هیچ مشکلی نداری و مشکل از منه... 

وقتی داد میزدم و عصبانی بودم و حتی بعدش که آروم شدم جواب من فقط سکوت بود و سکوت و سکوت... 

حتی حاشا نمی‌کرد، داد نمیزد، منو قانع نمی‌کرد، جواب نمی‌داد، هیچی...!! 

در ضمن همسرم از یک خانواده متدین و باشخصیت هستن، حتی خود همسرمم اما من اشتباه میکردم

من مشهد با یه روانشناس صحبت کردم اما واقعا نتونست قانع کنه منو

احتیاج به کمک دارم، تصمیم گرفتم که همه تلاشمو واسه نگه داشتن زندگیم انجام بدم اگه نشد بعدا جدا بشم، حداقل بعدا با خودم نمیگم که من هیچ کاری نکردم...

لطفا بهم کمک کنین من دیگه دارم به مرز جنون و دیوانگی میرسم از بس که اعتمادم شکسته شده، اصلا حال روحی من خوب نیست همش خنده های مصنوعی و تظاهر به خوشبختی دیگه حالم داره بهم میخوره


اطلاعات تکمیلی

سن 21 جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 
متوجه حال بدتان هستم متاسفانه فردي كه در زندگي دچار خيانت ميشود پرده هاي اعتمادش از بين رفته و تا مدتها حال بدي دارد و دنبال چرايي است 
چشم پوشي كردن و تظاهر كردن راهكار مناسبي نيست چون فقط خودتان ازار ميبينيد .گفتيد كه با همسرتان صحبت كرده ايد و پاسخي نداده اند بهتر است از ايشان دليل بخواهيد خيلي مواقع خيانت كردن به دليل مشكل و ضعف همسر نيست بلكه فرد خيانتكار مشكلي دارد پس خود را سرزنش نكنيد .اينكه شما حمايت خانواده را داريد و همسرتان حق طلاق را به شما داده اند امتيازهاي مهمي است به شرطي كه با منطق بدون تنش احساسي تصميم گيري كنيد .بهترين راه در اين شرايط اين است كه با همسرتان به روانشناس زوج درمانگر مراجعه كنيد و تحت نظارت ايشان باشيد و بعد از اينكه از شوك و بحران درامديد راجب طلاق تصميم بگيريد . 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha