کنار آمدن با مشکلات زندگی خانواده ام

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 32 بازدید

سلام.  من ۲۳ ساله و متاهل هستم . مادر و پدر من فامیل هستند و خواهرم عروس عموم شده و ۲ فرزند داره مادر من همیشه تو خانواده پدریم اذیت شده از بین ۴ عروس و ۳ دختر تنها مسیولیت نگهداری پدربزرگ مریضم به او دادن بعد از مرگ بابابزرگم هر مهمونی از شهر براشون میومد مادرم باید آشپزیشون میکرد عمه هام همیشه با مادرم بدرفتاری میکردن از وقتی خواهرمم عروس عموم شد اوضاع بدتر از همیشه شد الان پدرم معتاد شده و با عموهام مواد مصرف میکنن اونا وضع مالیشون خوبه اما پدر من نه  با اینکه مادرم این همه زحمت این خانواده کشیده الان دیگه نمیتونه کاراشون انجام بده و تنگی نخاع گرفته عمه هام عموهام بجای تشکر از مادرم پشت سر مادرم بد و بیراه میگن که حقشه و ..

 خیلی دلم به حال مادرم میسوزه  مادرم روحیش رو باخته دیگه طاقت نداره مثل شمع داره آب میشه نمیدونم چیکار کنم هرچی به پدرم میگم متوجه نمیشه و فقط فکر مواد کشیدنه میگه اگه مواد نکشم نمیتونم کارکنم و خرج خانواده بدم و دیابتم میره بالا خسته شدم میشه راهنماییم کنید چطور کنار بیام ؟ چطور حرف های زور دشمنامون هضم کنم؟ 😔😔


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

درود بر شما
دوست خوبم
سوال شما چند جنبه مختلف داره که هر کدوم به تنهایی  بحث برانگیزه،،،
توی مسیر زندگی پستی و بلندی‌های زیادی پیش میاد و در بیشتر مواقع این خود ما هستیم که راهمون‌رو انتخاب می‌کنیم،معمولا در ازدواج‌های فامیلی سطح انتظارات از فرد بالاتر هستش اما اینکه مادر دوباره رضایت به وصلت با خونواده پدرتون دادن، نشون میده که شاید اونقدرها هم که میگید ازشون ناراضی  نبودن، در مورد نگهداری از پدربزرگتون باید بگم که بنا به هر دلیلی توفیق اجباری نصیب مادر شده و ایشون خواسته یا ناخواسته یه عمل بسیار مثبت انجام دادن حالا اگه بقیه شونه خالی کردن باید به حال اونها تاسف خورد...!!! نگهداری از سالمند اجر و پاداش محفوظ خودش‌رو داره و هر کسی از این امتحان سربلند بیرون نمیاد، منتها هر چقدر اهمیت کاری بیشتر باشه به همون میزان بهایی که براش پرداخته میشه هم بیشتره،،،
این وسط حرف بقیه چه اهمیتی داره...؟؟؟
به قولی باد هواست و هیچ تحقیق و مطالعه علمی نشون نمیده که حرف دیگران بتونه تاثیری توی زندگی ماها بذاره مگه اینکه خودمون بهش بها بدیم...!!!
و اما اعتیاد بر روان و رفتارهای اعضای خونواده تاثیر میذاره و متاسفانه زندگی‌رو از حالت عادی خارج میکنه،امیدوارم بتونید پدرتون‌رو متقاعد کنید که مشاوره بگیرن و به زودی در صدد درمان بربیان چراکه درصد بالایی از این مشکلات پیامد همون اعتیاد ایشون هستش،،
یادتون باشه شما نه مسئولی نه مقصر، میتونی در کنار مادر باشی کمکش کنی که بفهمه حداقل شما میفهمیدش و قدردان همه زحمتهاش هستید مراقب سلامتی ایشون باشید تا بیماریشون رو به بهبودی بره حس ارزشمند بودن بهش بدید و بفهمه که دست کم شما ازش توقعی ندارید و بی قید و شرط دوستش دارید و از همه مهمتر شما یه زندگی مستقل داری که نباید اجازه بدی هیچ موضوعی زندگی زناشویی خودت‌رو خدشه‌دار کنه.
با آرزوی سلامتی و شادکامی

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha