قطع ارتباط با خانواده

با سلام،من 26 سالمه، با همسرم هم سن هستیم و 4 ساله ازدواج کردیم و یک پسر 19 ماهه دارم، شوهرم کارمند و خودم خانه دار هستم، مشکل من خونواده خودم هستش که از 1 روز بعد از عقدمون شروع کردن به توهین و بی احترامی به شوهرم، ایشون هم چیزی نگفتن تا دوران عقد تموم بشه و بریم خونمون،خانواده من یعنی پدرم با همه ی بچه هاش قهره،با مادرم هم صحبت نمیکنه، همه توی یه خونه هستن ولی باهم حرف نمیزنن، در حال حاضر شوهرم با پدرم و برادر بزرگم صحبت نمیکنه وگرنه بقیه هم میان خونه من و هم من میتونم ببینمشون،رفتم با پدرم صحبت کردم اولش که میگه همه مشکلات از شوهرته، همه هم میدونن نیست، از شوهرم پول قرض گرفت بعد نمیخواست بهش بده یا دیر بده دقیقا کاری که سالیان سال با برادرام میکنه میگه بزرگتون کردم باید کور بشید پول بیارید، همه شون هم مجردن، حالا میگه باشه چون خودتون به غلط کردن افتادید برگشتید من قبول میکنم ولی قبلش باید برادر بزرگتونو راضی کنی که بذاره شما بیاید خونه ما، شوهرم هیچ تمایلی نداره که باهاشون رفت و آمد کنه چون تو خونه یا قهرن،یا فحش میدن به هم. سرسوزن به شوهرم احترام نمیذارن ولی با این حال گفت برای اینکه بتونی با خانوادت رفت و آمد کنی میرم با برادرت صحبت میکنم که داییم به عنوان نفر سوم بینشون بود و گفت هرچی شوهرت کوتاه اومد و به زبون گرفت اون هی بدتر میشد. نتیجه هم نداشت، لطفا بهم بگید چکار کنم، داییم میگفت رفت و آمد نکن چون اینا تو خونه هیچکی باهم کنار نمیاد اول باید مشکل بین خودشون برطرف بشه بعد تو، از طرفی شوهرمم میگه میری هروقت دوست داشتی برو ولی...، چون پدرم وقتی پسرم به دنیا اومد نیومد خونمون و الان که بچم 19 ماهشه هنوز ندیده و بهش گفتم میگم مهم نیست نه میخوام تو رو ببینم نه شوهرت و نه بچه ات، چکار کنم؟ لطفا راهنمایی کنید