احساس تنهایی و مشکلات با خانواده

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 50 بازدید

سلام خانم دکتر من بچه ندارم چون میخواستم اول به ثبات توی زندگی با شوهرم برسم .دوست داشتم اول با هم هماهنگ باشیم بعد اقدام کنم اما شوهرم با همه هماهنگه الا من.قبلا شاغل بودم به عنوان طراح توو یه شرکت که بخاطر گیرهای همسرم گذاشتمش کنار.شوهرم اول باهام خوب بود اما خانوادم روشو باز کردن از بس که توی دعواهامون دخالت کرده و همش منو محکوم میکردن. شوهرم کوچکترین دعواها رو میرفت به خانوادش میگفت منم مخالف اینکارش بودم .الان دیگه به اونا نمیگه میاد به خانواده من از من بد میگه اینا هم باورشون میشه.هزار بار گفتم شما خودتون رو کنار بکشین اما خانم دکتر چون ارزشی براشون ندارم به حرفم گوش نمیدن.منو انگار بچه فرض میکنن .منم صبرم لبریز شد باهاشون دعوام شد.مادرم پیش عروسمون تحقیرم کرد گفت بیچاره شوهرت که تو رو گرفته کلی ام فحش بارم کرد.خانواده من شدیدا پسر دوست اند.دخترو آدم نمیدونن همیشه یادمه از بچگی داداشم به ما زور میگفت و ناحقی میکرد همیشه پشتش درمیومدن و با ما دعوا میکردن.اصلا از اینکه مجبور میشم برم خونشون حالم بد میشه از طرفی ام شوهرم و خانوادش منتظر چنین روزی بودن تا تور شونو بندازن

اطلاعات تکمیلی

سن۳۰جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلمتاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز ممنون از پاسخگویی به سوالات .
دوست عزیز به شما آفرین می گویم که فرزند ندارید تا هماهنگ شوید .
ولی اینکه خانواده شما چرا با شما این کار را می کنند جای بررسی دارد چون قرار هست که در دعوای دختر و داماد طرف داماد را بگیری ولی نه اینکه دختر خود را خراب کنید .
شوهر شما از شما چه بدگویی پیش خانواده شما می کنند که اینطور با شما رفتار می کنند . شاید شوهر شما طوری است که هر کسی جای پدر و مادر شما هم باشد به شوهرتان حق می دهد . این را نیز باید بدانید .
دوست عزیز شما گفتید که شوهرتان اول با شما خوب بودند .آیا شده تا به حال در این زمانی که با شما بد شده انگشت اشاره را به سوی خود بگیرید بدون اینکه به دیگران اشاره کنید ؟
اینها را من به شما می گویم که درست فکر کنید و مسیر درست را انتخاب کنم . خدایی نکرده نمی خواهم به شما اتهامی بزنم فقط دوست دارم اول از خودتان شروع کنید بعد دیگران .
دوست عزیز شما باید حتما حضوری پیش یک مشاور بروید چون شما بغض های از گذشته در وجودتان است در مورد رفتار خانواده با شما و برادرتان و این حتما باید حل شود .
یا یک سری کلاس های ارتباط متقابل است که می تولند به شما خیلی کمک کند . اگر خواستید من می توانم به شما آدرس یکی از این کلاس ها را به شما بدهم .
در مورد جدایی که گفتید شما اول سعی کنید اول برای خودتان یک کار جور کنید و بتوانید از لحاظ مالی مستقل باشید بعد هر اقدامی خواستید انجا دهید چون با این خانواده ای که شما دارید که پشت شما نیستند باید خودتان روی پا خود باستید و نخواهید به کسی محتاج باشید .
موفق باشید .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha