صمیمی بودن شوهرم با خانم ها

سلام خانم دکتر یه سوال از خدمتتون داشتم شوهرم با خانمهای دیگه خیلی گرم و صمیمی برخورد میکنن و من از این موضوع ناراحتم و یه وقتایی هم نگران میشم ایشون روابط عمومی بالایی دارن و دوست بسیار دارن و خانوادش میگن شوهرم رفیق باز بوده یعنی همش بفکر دوستاش هست و دوست داره مشکلات دیگرون رو حل کنه و اینو یه جور افتخار میدونه که همش بفکر حل کردن مشکلات بقیه باشه من چطور میتونم این اخلاق رو مدیریت کنم یک نمونه مثال میزنم که راحتتر راهنمایی بفرمایید

دوستش با دوست دخترش مشکل دارن و باهم نمیسازن اما دختره به دوستش وابسته شده و نمیخواد رابطشون بهم بخوره ما با این دوستش بیرون میرم و همسرم با دوست دختر دوستش کاملا راحت و صمیمی صحبت میکنن که من اصلا نمیپسندیدم این خانم چند ماهه با همسر من در ارتباطه البته فقط واسه اینکه شوهرم میانجی گری روابط اونا باشه این راحت صحبت کردن ادامه داشت تا اینکه الان همسرم به اون خانم میگم مریم جان یا قربونت بشم و این طور کلمه ها... من نگرانم چون از خیلی ها شنیدم خیانت و وارد شدن زن دیگه به زندگی یهو اتفاق نمیوفته و من نزدیکی این دو نفر رو یه زنگ خطر واسه خودم میبینم چون هر دفعه میبینم اینا صمیمی تر شدن به بهانه مشکلات این خانم شوهرم هر بار میگه من دلم واسه دختره میسوزه گناه داره پوست و استخون شده افسرده شده هر چند دیگه فایده نداره اینا به درد هم نمیخورن و کاری دیگه نمیکنم دیگه جوابشو نمیدم اما باز بعد چند روز میفهمم که شوهرم رفته دم خونه مریم باهاش صحبت کنه اروم بشه و برده دم خونه دوستش اینا رو آشتی بده باز برده رسونده خونشون یا جدیدا هم بفکر افتاده واسه این خانم روانشناس پیدا کنه تا حالش خوب بشه و... اینا درصورتیه که حتی جواب زنگ و اس منو دیر میده و میگه گرفتارم ممنون میشم جوابمو زودتر بدین از این شرایط دارم عذاب میکشم ما تو عقدیم اما رابطه زناشویی داریم و خیلی از کنار هم بودنمون خوشحالیم و آرامش داریم من 30 و همسرم 31 سالشونه هردو تحصیل کرده و شاغلیم.با تشکر