تغییر کردن زندگی بعد از بچه دار شدن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 334274 بازدید 10 تبادل تجربه

سلام خسته نباشید

من ۲۲ سالمه شوهرم ۳۰ و یک نوزاد ۳۴ روزه پسر داریم و ۴ سال از زندگی مشترکمون میگذره، دوسه روزه شوهرم بهونه گیر شده بد قلقی میکنی و بد خلقی میکنه میگه چرا به بچه خوب شیر نمیدی که ۷ ساعت شبا بخوابه و آرامش داشته باشیم، چرا سفره مفصل مثل قبل پهن نمیکنی، از خواب و خوراک افتادیم.

درکل مرد خوش اخلاق و خوبیه ، الانم هر چی براش در مورد نوزادی بودن بچه و کارای زیاد نوزاد براش توضیح میدم که واقعا نمیرسم ، قبول نمیکنه

البته فشار کاری روش زیاده، منم از شیر دادن بچه و ببخوابی ها فقط گردن درد و دست درد و خستگی شدید برام مونده

هرچی ‌با دل شوهرم راه میام و کوتاه میام و براش توضیح میدم،میگم چرا سرد شدی مشکلت چیه بهم بگو باهم صحبت کنیم اصلا اصلا همکاری نمیکنه


خاستم بدونم باهاش چیکار کنم ؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۲ جنسیت زن
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم عزیز
قدم نو رسیده تان مبارک
مشکلی که مطرح کردید مشکل بسیاری از زوجینی است که به تازگی بچه دار شده اند. نیز مشکل جدی بی خوابی برای هر دو زوج، هم بر روحیه و انرژی و هم بر روابط دو نفره شان تاثیر می گذارد.
این مسیله عادی است و لازم نیست نگران باشید و به خودتان سخت بگیرید. مخصوصاً که می گویید خوشبختانه همسرتان خوش اخلاق هستند. ایشان به دلیل بی تجربگی نمی دانند که معمولا هیچ نوزادی ۷ ساعت پشت سر هم خواب شبانه ندارد و حتما گریه های شبانه و شب بیداری اتفاق می افتد و همین طور مشکلات مختلف بچه ها و قلق های متفاوت نوزادان وجود دارد و این لزوما ایراد مادری یا نحوه ی شیر دادن شما نیست. این را برای همسرتان توضیح دهید و بخواهید که اگر دوست دارند می توانند کمی سرچ کنند.
برای هر دوی شما طول می کشد که به شرایط جدید عادت کنید و نیز به وضعیت تسلط کافی پیدا کنید.
زیاد لازم نیست راجع به همه چیز توضیح دهید که کار به بحث و مرافعه کشیده شود. جاهایی که به کمک احتیاج دارید ، بدون غر زدن و شکایت کمک بخواهید. مهربانی های هر از گاهی سابقتان به ایشان را فراموش نکنید و به صرف مادری، به همسرتان بی توجه نباشید. اگر تغییری در تمایل و رابطه ی جنسی تان اتفاق افتاده به همسرتان بگویید که درک می کنید که وضعیت برایش کمی سخت شده، اما خود شما هم دوست دارید که اوضاع بینتان به خوبی سابق باشد.
به خودتان و ایشان زمان بدهید و اگر بینتان بحث را شدید نکنید، اوضاع به آرامش برخواهد گشت، منتهی به شکل جدیدی از آرامش که با قبل متفاوت است.
آرزوی موفقیت برایتان دارم

تجربه شما

login captcha

  افسردگی بعداز زایمان خانما میگیرن ولی فکرکنم شوهر شما گرفته 

به قول معروف انگار شوهر ه زاییده

میگذره این دوران ....نگران نباش 

اکثر مردها همینن 

حالا بچه ات خوبه بعضی بچه ها تا شش ماه موهات دم گریه میکنن حتی همسایه ها هم خواب ندارن اونوقت ایشون با بچه به این خوبی بهانه داره میگیره

ای بابا.

عزیزم شماقبل بارداری باید میدونستین به جای یه نوزاد یه کودک دیگه هم دارین به نام شوهرو بااونم راجب این مسئله وتقسیم کار ملاحضه صحبت میکردین ولی الانم دیرشده بدونید دوتابچه دارین وباید به هر ورسیدگی کنی اینجوری توقعت ازغرغرهاش پایین میاد. منم این روزاروگذروندم با برنامه ریزی

این مسئله خیلی خیلی طبیعیه اما خیلی مراقبت کن بیشتر از چند ماه طول نکشه که هر دوتون خیلی اذیت میشین اگه میتونی گاهی بچه رو بسپر به مادرت خواهرت یا هر عزیزی که بهش اعتماد داری و گاهی با شوهرت اوقات دونفره داشته باشین و یه شب آروم داشته باشین و حسابی استراحت کنید و از همون سفره های مفصل براش پهن کن و خلاصه هر دوتون همو راضی کنید کم کم حل میشه وقتی خواب بچه درست بشه اما باید اینو بدونین بچه داری کلللا سخته

دوست عزیز بگو همینی که هست توانم در همین حده منم آدمم ربات نیستم در ضمن اونیکه از شیره ی وجود داره میره منم نه تو

من ازدواج نکردم ولی بین دوستام دیدم که وقتی بچه دار شدن، خیلی کمتر به شوهرشون توجه کردن. البته اسمش توجه نکردن نیست میشه بالا رفتن حجم کاری خانوما توی خونه باشه. چون هم باید کارای خونه رو انجام بده هم اینکه بچه داری کنه. مردا نباید غر بزنن بلکه باید همسرشونو همراهی کنند تا اینکه خدای نکرده خانومشون افسردگی نگیره

مردها به سختی با فهمیدن و درک کردن مخالفت میکنن و میخوان نفهمن کلا بنظرم به مادرشوهرت بگو براش توضیح بده که هیچ بچه ای شبها تا صبح نمیخوابه تا پنج شش سالگی و اینکه باید پسرش کمک حالت باشه نخ بلای جونت

زنا میزان، قِر و اداش واسه مرداس ..خوبه والا

قدم‌نورسیده‌مبارک‌عزیزم‌بیشتربه‌خواب‌وتغذیه‌خودت‌اهمیت‌بده‌چون‌‌همچی‌به‌این‌دوتا‌بستگی‌داره‌تاشیرکافی‌داشته‌باشی‌تابچه‌کمترگریه‌کنه‌‌گلم