به من گفت بیا بعنوان مشاور ارشد مشاوره بده به مردم در صورت یکه مردمی در کار نبود من طعمه بودم
اسم هایی که بابام رو پسرم گذاشته شامل: پسرک خرما فروش. میرفندرسکی.
یه شعر هم براش ساخته:یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یه پسر خوشگلی بود همونجا نشسته بود از بالا هه هه میکرد از پایین تر تر میکرد اگه گفتی اون کی بود یه پسر خوشگلی بود