شب یلدا

اخه عزیز جون خودم(مادربزرگم) تازه عروس دار شده نمیدونست این چیزا رو 😇

من عقد بودم سر همهههه چیم دعوا بود پیر شدم تا عروسی کردیم باورتون نمیشه مادرشوهرم خودش میخواست بره برام خرید عقد کنه منو نبره،الان یادم میفته می‌خوام سکته کنم.. خداروشکر رسم یلدایی نداشتیم وگرنه قطعا خون میشد سر این دیگه

استارتر به شوهرت بگو حتما اگه نگی اونا هم سواستفاده میکنن فکر میکنن حالیتون نیست یا رسم ندارید بگو ما رسم داریم و اخمیت میدیم خیلی چیزها رو اتفاقا باید گفت اینکه هیچی نگی نمیشه گفت ارزشت رفته بالا خیلی ها خودشون رو به خریت میزنن 

انقد خون تو دلم کردن تو عقد نمی‌دونم خدا میبخشه یا نه..یه دعواهایی میشد سر همه چی که من با اون همه خواستگاری که داشتم به خوابم نمی‌دیدم اون همه آبروریزی ..همش سر خسیس بازی مادرشوعرم ..ولی چون عاشق شوهرم شده بودم سعی میکردم بین خانواده ها مدیریت کنم و تو خودم بریزم تا سامون بگیریم

خب خیلی کم پیش میاد وگرنه این رسم ورسومات از قدیم به ما رسیده و قشنگیهای خودش رو داره فقط بحث مالیش نیست همین که دوتا چیز کادو کنن دوتا میوه تزیین کنن هم عروسشون دلگرم میشه هم شعور خودشون رو نشون دادن اتفاقا استارتر باید با زبون خوش به شوهرش بگه 

منم سر همه چی حرص می‌خوردم 

مادر شوهر منم بلد بود ولی خودشو میزد به اون راه 

شوهر منم که بلد نبود اصلا نمیدونست چی به چیه 

قرار نیست به اونا بگی به شوهرت بگو فلانی قراره یلدایی ببره برای نامزدش زنگ زدن گفتن