حتی اجازه ی لاک زدنم ندارم نمیزاره برم دانشگاه نمیزاره برم سرکار تا سوپرمارکتی ام حق ندارم برم اوندفعه اشتباهیی سوار تاکسی شدم اونی که فرستاد نبود من دیر متوجه شدم دیواانم کزد تقصیر من نبود که من چه میدونستم دیر گفت ماشینش چی ولی همه کازه کوزه ها سرمن شکست تو گوه خوردی غلط کردی