یکم غر زد بعد باز راه افتاد
رفتیم جیگرکی خوردیم باز رفت دور دور دیدم باز صدای اهنگ زیاد شد
این سری ب زنش بلند گفتم ببین تو بهش بگو کم کنه
اگ من بگم سرم داد میکشه
یهو زد بغل داد کشید گفت چته چیه و این حرفا
گفت گاوی گفتم گاو خودتی ندید بدید انقدر زیاد نکن
دیگ من رفتم تو قیافه و هیچی نگفتم اصلا
رفتیم خونه هامون
من گفتم
اون گفت
انقدر گفت ک آخر خودمو زدم
اونم پاشد شیشه در اتاقو شکوند
دستش بخیه خورد
الان اومده میگه کاش نمیکردم
چون باید چند وقت سرکار نره
گفتم از همون اول نباید میگفتی بریم جیگرکی اونم حرفمو قبول کرد
ولی دلم ازش خیلی پره
اخه مگ من تقصیری داشتم
اون تو جمع ب من توهین کرد