من نامزدی هستم و داریم کارهای عقد می‌کنیم به شدت میترسم همش نگاهه اتاقم میکنم نگاهه خونمون میکنم میگم چجوری دل بکنم ؟ یا میگم اگه مثل الان نباشه چی ؟ میترسم از پشیمون شدن باوجودی که دوست بودم باهاش
یوقت نخورت
ماهم دوست بودیم دو ماه بعد عقد افسرده بودم الان بهترم بعد ۱ سال عقد
خیلی حسم درست بود
خیر عزیزم
وای ن ازدواج کردم فهمیدم زندگی ینیییی چی
فک کن قراره ی خونهههه مال ت باشه
ن ی اتااااق
کلی خوش گذرونی با شوهر و…
دقیقا از کدوم قسمتش می ترسی؟؟
متولد ۷۵ عزیزم؟
تقریبا هم سنیم اتفاقا الان وقتشه
چند مدت دوست بودین؟
از چی میترسی؟
درامد خوبی نداره؟
برای کسی که تو خونه پدر مادرش احساس آرامش کرده خوش بوده سخته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
