بدبختی یکی دو تا نیست خواهر... من طرف پدریم زود ازدواج میکنن.. طرف مادریم بالای سی سال
هر دو طرف از فامیلا شمادت میکنن منو! طرف مادریم همش تیکه میندازه که تو بچه ای.. اونقد ناراحتم میکنن ازشون بی زارم تو دستم طلا دیدن میگن بچه های این دوره زمون طلا دارن ما نداریم یا کلی تیکه های ناراخت کننده... بهم میگن موهات بلنده بفروش خرج کن... طلاهاتو بفروش خرج کن... خودشونم جواب خودشونو میدن و میگن نه نفروش 😭😭😭😭😭
بابات خودشم فهمیده اشتباه کرده و دخترش داره چوب اشتباه اونو میخوره
واسه همین افتاده دنبال کارای طلاقت هرچند اشتباهش واقعا قابل بخشش نیست و من بودم هرگز نمیبخشیدمش
ولی تو سعی کن از عذاب وجدانش استفاده کنی که کمکت کنه جدا شی تا اخرش برو
گول نخوری برگردی
شوهرت اگه ادم بود صد نفرم امضا میزدن میگفتن زنتو بزن از گل کمتر بهت نمیگفت
ذات خودش پست و کثیفه
میگفت همه پنجشنبه ها پیش نامزدشون می‌مونن تو منو دوس نداری که نمیمونی... خانواده مخالف بودن و نمی موندم ولی این اخرا یه پنج شش باری موندم میدونی جواب خوبیمو چجوری داد؟ یه روز دعوامون شد زنگ زد به مامانم گفت موقع ای که خونه ماس تا ساعت پنج تو گوشی میره و نور گوشیش نمیزاره بخوابم!!!!! در حالی که اصلا اونجوری نبود💔
