بیایید بدون قضاوت و حاشیه رفتن فقط راهنمایی کنید راهکاری دارید بگین لطفا 🙏
قبلا هم گفتم خواهر من از ازدواج قبلیش یه پسر هشت ساله داره ک هفت ساله ندیدتش الان به واسطه دادگاه و بزرگ ترها اقدام کردن برای دیدن بچه ش چند روز پیش با داداشم و زن داداشم رفتن خونه پدر شوهرش و اونا گفتن ما مانع نمیشیم (دروغ گفتن چون چند ساله مانع شدن ولی الان چون بچه بزرگ شده بش یاد دادن و مغز شو شست و شو داده ن) ولی خود پسرش خواهرم و پس زده و ازش دور شده وگفته نمیخوام ببینمش... دیروزم باز خواهرم رفته دیدنش پسرش گفته برو و من نمیام باهات و دیگه نیا و...
شوهر سابقش ب شدت کينه ای و لجبازه و خدا میدونه چیا تو گوش بچه خوندن ک اینجوری رفتار میکنه
حالا پدر و مادر و خاله هام میگن بیخیال شو فعلا سراغ بچه ت نرو ک اذیت نشه خودش بزرگ تر بشه میاد سراغت
ولی خواهرم میگه اینبار دیگه بیخیال نمیشم و میرم اینقدر میرم ک بهم دل ببنده و وابسته م شه (خیلیا میگن دیگه وابسته نمیشه و... درسته ایا؟)
من و زن داداشم م میگیم بره هم خودش و اذيت میکنه هم بچه رو
واقعا موندیم چی درسته چی غلط
لطفا راهنمایی کنید راهکاری دارید بگین ثواب داره بخدا انشالله هر چی از خدا میخوای ن بهتون بده