آره عزیزم
ببین متوجهم ک حالت چقدر بده و حس مزخرفی داری، منم سال اول ک قبول نشدم خیلی بهم ریختم، حتی دیگه بخاطر افسردگی ک گرفتم مجبور شدم برم روانپزشک و دارو مصرف کنم و...
ولی با همه ی حال بدی میخوندم، چون میدونستم نخونم باز سال بعد حالم بدتر میشه، اگر نخونم و هی بخوام حرکت نکنم ضررش مال خودمه فقط، دنبال این بودم ک هرجور شده زودتر خودمو نجات بدم از اون حال و هوای نفسگیر...
ی زمانی خیلی تاپ بودی ب هرررر دلیلی افت داشتی، ولی نباید بذاری ادامه دار شه، هرچیم از لحاظ علمی اوکی باشی ولی روحیت داغون باشه و خودتووو باور نکنی فایده نداره، تراز خوب درصد خوب فقط ب علمت بستگی نداره، ب باوری ک از خودت داری هم ربطط داره...
اگر میخوای دو س سال بعد از این بدتر نباشی باید اول دنبال این باشی حالتو بهتر کنی، برو دکتر ، خودتو سبک کن، بعد با برنامه اصولی برو جلو، مطمئن باش جمع میشه و ب نتیجه هم میرسی...
خیلیا هستن شرایط بدتری دارن، با مرگ عزیز و... همه ی اینها، ولی میدونن ک جا بزنن تهش تو آینه ک نگاه کنن انگشت اشارشون ب سمت خودشونه و خودشونو سرزنش میکنن، برای همین با همه ی این حال بدیا و بغض ها، بازم ادامه میدن.....