وای انقدددد بدم میاد مهمون شب بمونه😕عصبی میشم
معمولا مهمونی خونه آدم می مونه که به آدم نزدیک باشه.من دوست دارم و مشکلی هم با ریخت و پاش ندارم. بعدا و سر فرصت جمع می کنم. مهم دور هم بودن و خوش گذشتن هست. آدم تا چشم روی هم میذاره می بینه عمرش رفت و فقط خاطرات روزهای خوب با عزیزان کنار هم بودن هست که برامون می مونه برای همین دوست ندارم فرصت ها رو بخاطر حساسیت و وسواس و این چیزها از دست بدم.
خیلی نداشتم
ولی وسایل مهمان جدا دارم
بعد رفتت میشورم
منم وسواس دارم
ولی وقتی مهمون میاد خیلی از اخلاق هامو کنار میزارن
سعی میکنم اذیت نشن و بهشون خوش بگذره
بعد از رفتنشون خونه تکونی میکنم
خدا رو شکر غیر مادر شوهرم هیچکس نیومده شب بمونه کلا اهل مهمون بازی نیستیم من و شوهرم یکی دلایلش هم اینه با فامیلامون هیچکدوم حال نمیکنیم
من اگه خونه ویلایی داشتم
دوست داشتم شب هم بخوابن
عاشق مهمانم ولی شب بمونن خونمون
کوچیکه
من مجردم،خانواده ی خودمو فامیل های نزدیک که باهاشون رو در وایسی ندارم و راحتیم اوکی ام حالا هر چند روزی که بمونن
برا تمام بالش ها و تشک ها هم ملحفه ی جدا گونه دوختیم میندازیم روش و بعد از رفتن مهمونها میشوریم
ما تهرانیم خونواده ها شهرستان. بجز دوستامون مهمونهای فامیلی همشون شب می مونن. سخته ولی چه میشه کرد. من بیشتر اون قسمتش که صبح زود باید بیدار بشی سختمه. دختر خواهرشوهرم خونه خودشون تا 10، 11 میخوابید. خونه ما از 8صبح بیدار بود. بقیه رو هم بیدار میکرد. مامانش میگفت چون اتاقتون نورگیره زود بیدار میشه.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
