2752
2739
عنوان

توقع عروسمون طبیعیه؟؟

296 بازدید | 71 پست
من دوتا زنداداش دارم ک هردوشون بعد زایمان خونه مامانم اینا بودن و مامانم بهشون رسیده...الان من باردارم مامانم میگه ب خاطر من مسافرت نمیره..البته من گفتم ک بره....بعد دیشب زنداداشم ب مامانم میگه من حامله بودم شما مسافرتتونو رفتینا....ینی مامانم برا عروس و دخترش ی رفتارو باید بکنه؟؟
شرم میکنم که وزن سیری ام را با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو بکشم . . . !


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

البته الان من و زنداداش دومی باهم بارداریم و بچه دوم مونه...عروس دومی خانوادش شهرستانن..اما عروس اولی خانوادش اسلامشهرن...
شرم میکنم که وزن سیری ام را با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو بکشم . . . !
2731
رو دادین خوبه بعد زایمان رسیدگی کردین
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔
سارا جان خواهر شوهر بازی در نیار خوب اونم مطمئنا نیت بدی نداشته و چون خودشو دختر مادرت میدونه همچین چیزی گفته که مثلا واسه اونیکی دخترات میرفتی مسافرت ولی واسه این نمیری. چیز خاصی نیست واسه خاطر مامانتون گفته که اونم بره یه هوایی تازه کنه. الکی حرف در نیار خواهرم
♡♡♡هرکه خود داند و خدای دلش که چه دردیست در کجای دلش♡♡♡♡
وااااااا مادرت که اصلا وظیفه ای برای نگهداری اونا نداشته بعدشم مامانت بگه اونموقع تونستم الان نمیتونم من جای تو بودم از لجمم شده نمیذاشتم مامانم بره هرچندکه نمیرفتم

سلام دوستای مهربونم...بچه های زیادی تو نی نی سایت هستن که دلشون میخواد مادر بشن ومادر خطاب بشن..با دل پاکتون براشون 5صلوات بفرستین..شاید نفس یکی از ما درحقشون اجابت بشه وهمین روزها با ازمایش مثبت اشک شوق تو چهرشون جاری بشه...انشاالله

مامانم میگه چون دوتا حامله داریم مسافرت نریم...ن فقط ب خاطر من یکی....بعد عروس اولی اینجوری گفت...خیلی حرصم گرفت مامانمم هیچی نمیگه کلا
شرم میکنم که وزن سیری ام را با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو بکشم . . . !
مگه مادرشوهر باید به عروس برسه؟مامانت پرروش کرده دیگه من که از مادرشوهر هیچی ندیدم بعد از زایمانم هم فقط مامانم کمک حالم بود تو کل بارداریم با وجود اینکه طبقه بالاشونیم و ویارم خیلی بد بود یه دفعه غذا نداد بهمون
شبنم جان کلا اینجوریه..فک کنم از دراور مامانم لباسی رو ک مامانم دوسش داره و تازه خریده برمیداره میره مهمونی میپوشه و بعد چن ماه میاره...تا این حد ادم باید راحت باشه؟؟؟
شرم میکنم که وزن سیری ام را با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو بکشم . . . !
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز