منی ک هرروز تو فکر اینم بابام رو چجوری متقاعد کنم قبول کنه ازدواج کنم چون پسر از یه شهر دیگس ! لطفا نگید سخته، خودم میدونم و نظرات رو خوندم، ولی الان نرسیدن بهش سختتره
منم راه دورم،۳ساعتو نیم راهه.سخته ۳سال عقد بودم.الان ۵ماهه عروسی کردم.کم کم دارم کنار میام.هرادمی زندگی خودشوداره.
دوستانی که دارید نظرات رو میخونید و تصمیم به ازدواج راه دور دارید.. تو رو خدا یکم بیشتر فکر کنید..
وقتی توی جمع خونواده فامیل شوهر تنهایید به شدت حس غربت میکنید..
وقتی هر مناسبتی میشه مثل تولدا و.. پیش خونوادتون نیستید همیشه جشناتون همراه با یه غم عجیبی هست..
و خیلی چیزای دیگه..
تو رو خدا بیشتر فکر کنید
عزیزم اگه از زندگیت راضی هستی تحمل شرایط راحت تره خیلی ها مثل تو راه دوری هستن سعی کن که زودتر برنامه بچینی ببینیشون یا اونا بیان ببیننت
منم چندین سال دور بودم از خانوادم خیلی سخت بود اما شرایط الان تغییر کرده بهشون نزدیک تر شدم
راه دور ب کنار....اینکه مشکل اجاره خونه و اینا داشته باشی ب کنار....و مجبور بشی بری دور از شهرم زندگی کنی کذهیچ آدمی دورت نباشه و نتونی اینو ب کسی بگی.....منم دورم ...آدمی ام دورم نیست باهاش حرف بزنم....من چی بگم..منی ک توی یه شهر بزرگ بودم و عادت ب شلوغی دارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
