ما یه سفر داشتم اول هفته
و من میدونستم سفر خوبی نیست و به خیر نمیشه
حتی میدونستم با یکی از افراد خانواده همسر برمیگردم خونه
حتی صبح رفتن تمام خونه رو مرتب کردم چون میدونستم برگشت تنها نیستیم
گفتم خب شاید میخوان بیان شهر ما یا هر چیز دیگه ای
ولی مجبور به رفتن بودیم
صدقه دادم و این الکرسی خوندم
اول راه چپ کردیم ( و میدونم تاثیر ایت الکرسی بود که سالم موندیم خیلی معجزه اسا)
برادرشوهرم اومد دنبالمون با اینکه یه شهر دیگه بود!
برگشتیم و بعد بیمارستان و بعدش باهم رفتیم خونه!! دقیقا همونجوری که حسم میگفت