درحدی ناراحتم گریه ام میگیره
یه بار خونمون زنگ زد به مامانم گفتمبیا پیشم وقتی ژنگ زد
گفتم من قصد ازدواج ندارم منم با همسرم دوماه بود حرف میزدیم
نگفتم که دلش نشکنه گفت بخدا تا هروقت که بخوای منتظر میمونم تو بگو تا اخر عمرت گفتم وقتی من به ازدواج فکر نمیکنم گفت صحیح ولی بهم یه امید بده من تا چندسال بخوای میمونم بخدا میمونم