خونه‌ی مادرشوهرمم خیلی بهم برخورد😕

همسر من تو مراسم دیگه نمیشینه 

فقط داره پذیرایی میکنه 

مثل چی هااااآاا 

همه نشستن 

این فقط داره کار میکنه 

هی خدا از چی بگم‌از کجا بگم‌که انگار یه پرده بعد سالها از جلوی چشمم‌کنار زده شد ،،، چقدر احمق بودم این سالها 

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

دقیقا گل گفتی 

حالم‌بهم‌خورد از هر چی آدم‌دروغگو و دو به هم‌زن بد ذات ،،،،

خدایا خودت هدایتشون‌کن 

اگه لیاقتشو دارن  

نکن‌ خانم محترم‌  نکن 

صد بار با خودت حرف امشب و منو تکرار کن 

نیکی از حد بگذرد نادان خیال بد کند 

من هیچی نمیگفتم چون انگ شکمویی میزدن میشناسمشون دیکه

ولی به شوهرم بعدا میگفتم تا از این به بعد حواسش بهم باشه برای منم غذا بکشه 

میگفتی مثل اینکه غذا اندازه نیست منم که سینه دوست ندارم فعلا هم گرسنه نیستم

نه من نیستم همیشه اندازه دستتون نیست

البته اینکه داماد. شما دو. تیکه میخورن ماشالا اشتها دارن هم بی تاثیر نیست

صبر خدا بیشتر از من و شماست ، من مطمئنم امشب صدای شکستن قلب من و شنید 

اعتقاد قلبی من اینه 

نگفتم توی جمع اعتراض میکردم گفتم فقط نشون همسرم میدادم اصلا ادم جنجال به پا کردن نیستم ولی تجربه بهم ثابت کرد که از هرچی ناراحت شدم بگم. نظری که من دادم طبق شناختیه که از جاری های خودم دارم زندگی بقیه متفاوته

نه سر غذا نیست هرکسی اینقدر ها غذا تو خونش هست بحث سر احترامه نظر من طبق شناختم از جاری های خودم بود و گفتم توی زندگی خودم پیش بیاد اینجوری میکردم جاری های من اگر جلوشون کوتاه بیای بدجوره سوارت میشن. جلوی ادم شر باید شر بود. زشتی و قشنگی هم شما تعیین نمیکنی عزیزم شرایط کاری میکنه رفتارت زشت بشه با بعضی ها یا قشنگ

سوز باز اولما 

اشکال ندره

خب بچه ها همه جا در الویتن .نمیشه که به بچه نداد یا کم داد

من خودم جایی باشم چه غذا کم باشه چه زیاد لویتو همیشه برای بچه ها میبینم 

شاید فکر کردی واست احترام قائل نشدن ولی اگه یکبار اینجوری شده صددرصد عمدی نبوده توهم به دل نگیر 

اینا که چیزی نیست خودتو درگیر کنی و واست بشه معضل 

ول کن بابا منکه اصلا به این چیزا اهمیت نمیدم یعنی به دل نمیگیرم که  خلق خودمو تنگ کنم . چیزای مهمتری تو زندگی هست که این موارد بچشم نیاد

اسی شاید برای داماد ش پر و پیمون ریخته از ترس اینکه بعدا به دخترش تیکه بندازه و زخم زبون بزنه که کم بوده 

من باشم دفعه های بعد همون اول برای خودم میکشم یا یه بشقاب میدم و به شوخی و خنده میگم همون  اول برای من بکشید که مثل دفعه ی قبل، تیکه های سینه بهم نرسه 😁

استارتر برام جالبه ماله همه رو حفظی که کی چقدر برداشته و رون بوده یا سینه. حسابه بشقابه همه دستته‌ بعد میگی بخثه غذا نیست. من بودم اصلا حواسم نبود کی چقدر برداشته کم هم میومد باز مساله ای نبود حالا ادم سینه بخوره و رون نخوره چی میشه مگه؟ بعدم شما دعوت هم نبودین که بگیم بی احرامی شده ۲ روزه اونجایین خب امکانش هست یه بار غذا کم بیاد. شاید اولش نمیدونستن کم میاد واسه همه کامل گذاشتن.