لسلام دوستان لظفا قبل گفتن هرچیز بهتون لازمه بگم خواهشا قضاوت نکنید چون از همه چیز اطلاع ندارید... ممنون
موضوع و توی تاپیک قبل گفتم لفا اونو بخونید اول
یه خلاصه ایی فقط بخوام بگم اینه که من و دوست پسرم ی مدت باهم بودیم ولی چون یکم بی عرضه بود و دعوا و مشکلات زیادی باهم داشتیم خودم رابسه و کات کردم ولی باز بهم برگشتیم و این یه مدت ادامه پیدا کرد تا اینکه این کات کردنا باعث شد دلش بشکنه و ناراحت بشه ( حرمت ها شکسته شد )
تا اینکه چند روز پیش بهش پیام دادم و باهاش صحیت کردم و دلیل هاشو توضیح دادم ولی متوجه نشدو گفت دیگه نمی تونم مث قبل باور کنم حرفاتو و بهت اعتماد کنم چون ولم کردی رفتی...... خب میدونم حق داشت ولی منم تغییر کرده بودم و دوس داشتم باهاش همه چیو از صفر شروع کنم و پشیمون بودم....
اول خیلی مشتاق اومد جلو و خیلی خوشحال بود تا اینکه دیشب ازش پرسیدم باور داری حس دلم بهتو و اونم درجواب گفت نه کاملا و بخثمون سر گرفت تا امشب که همه چی بالاخره واسه همیشه تموم شد!
بهم پیشنهاد داد که تا ی مدت شاید طولانی دوست معمولی بمونیم تا بتونیم روی خودمون فکر کنیم و گذشته و فراموش کنیم ( قبلا هم من از این پیشنهاد ها بهش می دادم ولی هیچ فایده نداشت و همه چی بدتر میشد )
دیگه خلاصه که اول قبول کردم ولی وقتی این همه بی احترامی و مغرور شدن الکی ازش دیدم خیلی بدم اومد ازش و باهاش برخورد بدی گردم مث خودش...
اینم بگم همیشه خودش می اومد التماس می کرد و می گفت اگه تو پیام ندی ام من باز میدم و ....
بی ادب نیستم اتفاقا آدم آروم و خون گرمی هستم و دوس دارم ب همه کمک کنم
اما واقعا دربرابر بی احترامی نمی تونم سکوت کنم !
لطفا صبور باشید اسکرین ها ۸ تا هست تا همرو زود بزارم