دیشب شوهرم بهم گف حیا کن😑

من دیشب تازه از حموم اومده بودم بیرون یه ساحلی تنم بود وقتی تنم میکنم میشینم اذیته..باید بکشم بالا که راحت چهار زانو بشینم دخترم گریه کرد نشستم زمین چهار زانو لباسمم تا بالای رون دادم بالا که راحت باشم با دخترم بازی کردم...

شوهرم گف این چه وضعشع خودتو درس کن زن باید حیا داشته باشه😐

گفتم خاک تو سرت که نمیدونی زن برا تنها کسی که نمیخواد حیا کنه شوهرشه مگه تو ....منو نذیپی مگ بدنمو ندیدی تاحالا مگه من سه سال با کسی ر.ا ب ط ه داشتم؟با تو بی مغز 

من برا تو حیا نمیکنم چرا اینجوری میگی اگه اندامم خوشگل بود مث اون دخترای تو اینستا اونقت میگفتی لخت شو برام عربی برقص من اندامم بد نیس بخدا غقط پوستم کمی سبزس نمیدونم چرا اینجور بهم گغ تو خونه اکثر مواقع تاپ و شلوارک میپوشیدم گیر نداده بود...بدش میاد تو خونه زیاد زیاد باز باشم...

خودش از کردش پشیمون شد فهمید چه کرده خیلی ازش ناراحتم..از مهربونی چیزی براش کم نذاشتم خیلی دوسش دارم اما اونن....

دیروز خونه مامانم اینا هر دوتامون دراز کشیده بودیم دستشو دزدکی گرفتماصلا انگار برق دستشو گرفته بود تکون نمیداد اون انگشتای لامصبشو که یکم دستمو فشار بده خیلی بهم برخورد..

شبها بغلش میکنم همونجور خشک وایمیسته نه بغلم میکنه نه چیزی خیلی افسردم...

یعنی دوستم نداره؟

الان دو روزه باهاش هم کلام نشدم ماییی که مدت قهرمون فقط دو دقیقه بود..

تا حالا هیچ حرف بدی  یا فحشی نداده بهم ولی از این میزان سرد بودنش خیلی ناراحتم