بچه ها ما چند روز دیگه عروسی داریم امشب رفتیم خرید
من ب شوهرم گفتم کتونی نگیر(چون چند بار گرفته نپوشیده داده به کسای دیگه)
عوضش شلوار و پیراهن بگیر
اینم قاطی کرد خودشو زد تو ماشین ک اره خاک بر سر من ک نمیتونم با پول خودم کتونی بگیرم و اینا
منم عصبانی شدم گفتم برو گمشو هر چ میخوای بگیر
خلاصه دعوامون بالا گرفت تو ماشین من جیغ میکشیدم خیلی حالم بد بود
اینم داشت خفه ام میکرد بعد زد تو صورتم دستمم باد کرده یکم کبود شده
الان اون اتاق خوابیده من پذیرایی ببینین چ پیامایی بهم داده