2777
2789

هیشکی 

به یه مرحله از زندگیم رسیدم که میدونم فقط و فقط خودمم 

سیسیتونم از ۱۵سالگی اینجام ، در دوران عقد به سر می‌برم ، دانشجو ام و...(یه دوره طولانی افسردگی و پنیک داشتم و کم کم  دارم به زندگی برمیگردم 💚🌱)

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ولی چرا بابای من انقد از من بدش میاد؟ خوشبحالت قدرشو بدون

اینو قسم میخورم که هیچ پدری از بچش بدش نمیاد

بر میگرده رفتار پدر به خانواده پدری چون یک عمر تو دست اونا بزرگ شده بعضی مرد ها خیلی غرور دارن احساس خودشونو نشون نمیدن ولی قسم میخورم یه تار مو از سرت کم بشه جونش واست میده

 

به خودم ولاغیر

روزی به خودت می‌آیی و میبینی هر چقدر برای  بودنش جنگیدی او برای نبودن تلاش کرد هر چقدر برای جای خالی‌اش جنگیدی او برای نیامدن تلاش کرد ... از یک جایی به بعد  میفهمی که باید کنار آمد با خودت با نبودنش با جای خالی‌اش با نخواستنش! از یک جایی به بعد باید بفهمی که هر چیزی با تلاش نتیجه میدهد الّا عاشقی!

اول خدا

بعدم عمه هام(کاملا جدی گفتم😐) 

بابام

بیشتر به خودم و در تلاشم خودمو نجات بدم🙃🤚🏻


همونجاییم که علی یاسینی میگه:چیزی نمونده واسم عمر و جونو همشو پای تو دادم بس که سادم،ازت فرشته ساختم تو سرم نبودی حتی نصف آدم میمونه یادم...!منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را..تو همانی که دلم لک زده لبخندش را..آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  4 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  5 ساعت پیش