منو چه تباه بودم من 10 سالم بود
یه پسر همسایه داشتیم 16 سالش بود و خیلی تخس بود
خواهرش راحله دوست من بود
یه روز با هم دوچرخه سواری میکردیم راحله بهم گفت رامین و دختر خالمو یه بار تو اتاق دیدم روی هم خوابیده بودن😂
بعد تصور من فک کن دراز کشیدی به سقف نگاه میکنی یه نفر دیگه رو تو دراز کشیده اونم همینطوری دیدش سمت سقفه و موهاش رو سر تو 😂😂😂 فهمیدین منظورمو؟؟ اینجوری عین دو تا خط
=
میگفتم با خودم که چی بشه 😂😂😂😂😂
هیچوقت یادم نمیره خدااااا چقد من خر بودم😂