بچه که بودم حدود۶/۷ساله.
بعد اون موقع توی عروسیا یه آهنگ میذاشتن عروووس دومادو ببوس یالا یالایاالاا😂
بعد من چون از بوسیدن بدم میومد مخصوصا صورت مردا که زمخته و ریش داره میگفتم اهههههه چه چندش من عرووسی نمیکنممم😂😂یا مثلا موقع برش کیک وقتی عروس با انگشتت کیک میذاشت دهن داماد میگفتم ایشهههه دستش تفی شددد😂😂😂😂
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
😂🦄
دستش تفی شد 😐
اگه میدونستی بعد از مراسم چه اتفاقاتی میخواد رخ بده راهی بیمارستان میشدی 😂
حالا من داخل اون سن فکر میکردم پسر دختر بشینن کنار هم میشن زن شوهر نمیذاشتم پسری نزدیکم بشه ...
من دیده بودم بعضی دخترا چتری میزنن خودم برداشته بودم یه عالمه جلوی موهامو گرفته بودم تا بالای بالای کوتاه کردم بعد موهامو فررررر بود رفته بود بالاتر کلا مث منگولا شده بودم😂😭😂😭🤣🤣🤣
منم‌وقتی عقدخالم بود ۶سالم بود عاقد خوند عروس خانم وکیلم منم قبل ازخالم بلندگفتم بلهههه همه خندیدن ابروم رفت مامانم لباشو گازمیگرفت از خجالت هنوز که هنوزه۲۰سالمه شوهرخالم تعریف میکنه و میخنده
من تباه تر از تو بودم فک میکردم بشینن کنار هم دختر حامله میشه 😐
یه بار رفتیم شهرستان خونه بابابزرگم
اونجا یه اتاق مهمون خیلی بزرگ دارن هممون رفتیم اونجا
جای منو انداختن یکم اونورتر از جای پسرعموم
انصافاً اون موقع عین الان نبود پسرا هول باشن نه هیچکس کاری به هیچکس نداشت
پسرعموم عین خرس گرفت خوابید من همش خودمو میزدم میگفتم نکنه حامله شم واااااای خداااااا 😭 بابام منو می‌کشه
😐😐😐💔
منو چه تباه بودم من 10 سالم بود
یه پسر همسایه داشتیم 16 سالش بود و خیلی تخس بود
خواهرش راحله دوست من بود
یه روز با هم دوچرخه سواری میکردیم راحله بهم گفت رامین و دختر خالمو یه بار تو اتاق دیدم روی هم خوابیده بودن😂
بعد تصور من فک کن دراز کشیدی به سقف نگاه میکنی یه نفر دیگه رو تو دراز کشیده اونم همینطوری دیدش سمت سقفه و موهاش رو سر تو 😂😂😂 فهمیدین منظورمو؟؟ اینجوری عین دو تا خط
=
میگفتم با خودم که چی بشه 😂😂😂😂😂
هیچوقت یادم نمیره خدااااا چقد من خر بودم😂
😂😂😂😂 من یه بار 15 سالم بود ابروهامو برداشتم😂😂😂😂😂یعنی ببین اینقدر به آرایشگری علاقه داشتم اولین بار بود خداوکیلی یعنی فک همه ایل و تبار مون افتاده بود اینقد که کارم تمیز بود و خدایی خوشگل شده بود ابروهام😂😂😂😂😂
کلاه کشیدم سرم مامانم نبینه هیچی دیگه صب رفتم مدرسه گفتن خانم شما عقد کردین گفتم من غلط بکنم😂 زنگ زدن مامانم اونموقع متوجه شد دو دقه منو تنها گذاشته بودن خونه فقط😂😂😂
خر نبودی عزیزم اتفاقاً دوره ما خوب بود که هیچکس هیچی نمیدونست
تجاوز کم بود یا نبود
فساد نبود
هرزگی نبود
از هر ۱۰۰ تا زن و شوهر شاید ۲ تاشون جدا میشدن چون تا اونجایی که میشد مشکل حل میکردن
الان شوهره به خانومه میگه عزیز دلم پاشو یکم اونورتر بشین خانومه فردا میره دادگاه درخواست طلاق میده
اون موقع ها خوب بود هممون دلمون خوش بود هیچی نمیدونستیم و بی چشم داشت پسر و دختر با هم همه بازی میکردیم
الان نسل جدید خیلی ببخشید معذرت میخوام اول از دوس پسرشون حامله میشن بعد تازه خانواده ها رو در جریان میذارن میگن من خواستگار دارم تازه اگه اونم بیاد خیلیا دبه میکنن
یجورایی ب....دررو
