مخم نمیکشید حرفاشو کاراشو.با اینکه خیلی دوسش داشتم ولی انقدر مغرور بود که حد نداشت ذره ذره خسته شدم بعد از هر سری دعوا و اشتی یه کم سرد شدم یه موقع به خودم اومدم دیدم نمیتونم تحملش کنم.اونروز بدون بحث وجدل خدافظی کردم وبلاک.دوروز بعدش ازادش کردم ولی اونم دیگ پی موضوع رو نگرفت