خب سه سال بچه اس،،،،،،ادم بهش زور ندارع
من میگم شما مقصری که حواست بهش نبوده !!!
ولی آخه دختر من چی کلاس اول ،،،،،میخواد بره دوم ؟؟؟
یعنی نباید اینقد عاقل باشه که بگه نباید اینکارو کنم !!!
زورم از کارش میگیره ،،،،نه شامپو
صبح هم که رفت کل مایع دستشویی رو خالی کرد ،
واای خدایا منم خسته شدم از دست بچه هام همش با وسایل خونه کار دارن افسرده شدم از دستشون
عزیزم از این شامپو یک بار مصرف ها بگیر برای بچت وقتی میره حموم اینو بدش
تازه من دو تا پسر شیر به شیر یعنی الان که خوابن انقد بی انرژی شدم هلاکم
بنظرم مایع شامپو اینا تو ظرف کوچک تر بزار داخل سرویس تا حداقل میریزه آدم خیلی حرص نخوره و براش توضیح بده بگو دفعه دیگه ریختی تنبیه میشی از پارک اینا هم خبری نیست
ولی به این نتیجه رسیدم که این مدل بچه ها رو در درجه اول باید خوابشون رو تنظیم کرد یعنی دیگه نهایت ۹ صبح بیدارباش و بعد باهاشون بازی کرد
واااای خانم، چقدر تند میری، حرف شما درسته، اصرااااف شده، میدونم نمی خوای با همسرت درگیر بشی اما، اما عزیزم خدا رو خوش نمیاد، بچه هست هنوز، تقریبا هم سن دختر منه، دختر من هروقت میره حمام یه شامپو بدن رو عروسکش خالی میکنه، به خدا عقلشون نمیکشه، هرچقدر شما بگی کارش اشتباهه. عزیزم به خدا خدا بهت جواهر داده، حالا این جواهر یه ضرر مالی زده، ارزش داره دعواش کنی، ارزش داره ناراحت شی، به خدا می خوان تجربه نظافت رو بکنند، دختر من هر روز می خواد با شیشه پاک کن و چند منظوره مبلهای ورق طلای من رو پاک کنه ، چندبار واقعن ناراحت شدم اما کلی عذاب وجدان گرفتم. برو بوسش کن، و از خدا بخواه بهش سلامتی بده خرج دوا و درمان نکنی
تو یکی داری من دوتا اینقد ر کوچیکه فصولع همه خونه رو بهم میریزه. فقط توصیه میکنم ی دونه بیارین
میفهمم خیلی آدم عصبی میشه. هم سر شامپو هم خرابکاری بچه. ولی هفت سالم اونقدری که شما فکر می‌کنی بزرگ نیست. چیزای عجیبی تو ذهن بچه ها میگذره. کنجکاوی خلاقیت ابتکاری که به خرج میدن مثلا و گند میزنن. شاید عحیب باشه برات ولی یه روز دلتنگ همین کاراش میشی. الان عصبی هستی. بهش توضیح بده و حتما تذکر بده. ولی خوب بیشتر بچه ها همینن. خیلی نگران نباش که رفتاراش غیر طبیعه یا هرچی
من بچه که بودم مامانم مایغ ظرفشویی رو از دستم قایم میکرد که باهاش ظرف نشورم چون خیلی دوست داشتم و لباسمو خیس میکردم مامانم نمیذاشت.من یه روز دیدم توی سینک پر ظرفه بعد با خمیر دندون اومدم تمیز کردم....چون دوست داشتم مامانم ظرفای تمیزو ببینه خوشحال شه بماند که مامانم عصبانی شد.اما میخوام بگم ما بزرگا نمیدونیم توی ذهن بچه ها چی میگذره....بعضیا تخیلشون یاریشون میکنه بعضیاهم فقط میخوان کمک کنن🥺
ازش با خوشرویی بپرس و سرش داد نزن.
اون بچه خبری از گرونی ها نداره و توی رویای خودش سیر میکنه سعی نکن زود وارد دنیای آدم بزرگها کنیش....
بهش بگو که اینجوری خیلی خوشحال میشی که منظم و اصرافگر نباشه....براش آیه های قرآن یا حدیثای امامارو بخون که میگه خدا اصرافگرا رو دوست نداره...براش جایزه بخر🥺⚘
ولی مشکل اینجاست که شروع بازی با خودته تموم شدنش با اونا که دوس دارن تا آخر شب باهاشون بازی کنی خونه زندگی هم کلا بیخیال بشی
