ممنونم از محبت همگي، ايشالا سر هيشكي نياد، از لحاظ روحي واقعا بدتر بود، منكه متوجه چيزي نبودم ولي گفتن سخت بهوش اومدم و بعد كه حواسم اومد سر جاش فهميدم چي به سر همراهام اومده از گريه و ناراحتي،ولي انقد خوشحال بودم همش ميپرسيدم از پرستارا چ شكلي شدم! بعد دست زدم ب صورتم ديدم پانسمان ندارم،
هنوز هم نميدونم چرا ٤ تا انژيو كت تو دو تا دستام بود، چرا از گوشام خون اومده، واقعا نميدونم چيكار باهام كردن، فقط الان بينيم كبوده
فقط خدارو شكر ميكنم كه ديروز رفتم متخصص قلب، قلبم مشكلي نداره، عصرش رفتم مطب دكتر بصام بازم تاكيد داشت بيهوشي مشكل نبوده و شما قلبت طاقت نياورده، ولي امروز صبح كه رفتم دوباره ياس سپيدبراي تسويه معاون مديريت بيمارستان گفت شما همون جووني هستي كه به دارو الرژي دادي؟!
من گله كردم كه نه تنها بلا سرم اوردن حتي پول اضافه هم ازم گرفتن، ايشون گفتن منهر كاري بتونم ميكنم براتون!
بعدشم دوستام گفتن دكتر بيهوشي ٤ بار اومد يواشكي پرسيد تو سي سي يو كه چطورم
خیلی خیلی متاثر شدم بابت بلاهایی که سرتون آوردن.چرا بینیتون کبوده؟مگه جراحی شروع شده بود؟و اینکه چرا پیگیری نکردین که برای چی از گوشتون خون اومده؟
راستی آقا نوید یه سوال،شما قبل از این پیش اومده بود که بیهوش بشید؟
وای چه حرفیه زده قلبت طاقت نیاورد چیه .... طرف مشکل قلبی حاد داره عملش میکنن یا همین عمل قلب باز ....
واقعا پروسه سختی رو گذروندین و بدیش اینجاست که خستگی موند رو تنتون ولی با این حال خداروشکر الان حالتون خوبه ....
حالا باز قصد عمل دارید ؟
داروی بیهوشی را هم میشه مثل پنی سیلین تست کرد؟
من که از همون اول نگران بودم که بمیرم
الان دیگه خیلی خیلی میترسم😖
گلی جون شاید چون طبیعی شده متوجه نشدن یا بینیتون خیلی ایراد نداشته از اول یا شایدم ورم داشته.
میشه از بینیتون عکس بذارین. فقط بینی کات کنیر جاهات دیگه نباشه. از روبرو و بغل.
خواهش میکنم بذارید شما الان تنها نمونه ی حال حاضر ابیانه هستید اینجا🙏🙏🙏
دقیقا همینجوریه. اما متاسفانه امکان نداره و از اختیارات ما خارجه.
منم تو بیمارستان سر زایمان دکتر بیهوشیم یک یابوی به تمام معنا بود. بی حسی از کمر گرفتم. اما بار اول که سوزنو فرووووو کرد تو کمرم پای چپ سه متر پرید بالا نزدیک بود بخوره تو صورتم و کل بدنم یهو سوزن سوزن شد. بعد سر من داد زد خانووووم چرا اینجوری میکنیییی!!!!! منم گفتم دکتر شما چیکار میکنییی پای من رفت اسمون. تازه دادم میزنی.
خلاصه ایشون تشریفشونو بردن. بعد ۲۰ دقیقه من بی حس نشدم. دوباره صداش کردن گفتن دکتر این بی حس نشده پاهاشو تکون میده . هیچی اومد دوباره سوزنو فروووو کرد تو کمرم. این دفعه بی حس شدم. بماند که الان دو ساله اونجایی که سوزن زده گز گز میکنه.
خدا بگم چیکارشون کنه با این علم نصفه نیمه بدرد نخورشون ه مردمو ناقص میکنن😤😤😤😤
سلام آقا نوید. امیدوارم حالتون خوب باشه .من منتظر بودم از عملتون با دکتر بصام بگید و میزان رضایتتون بگید که متاسفانه این اتفاق افتاد چون خودم با ایشون میخواستم تو بیمارستان یاس سپید عمل کنم . حرفهای شما رو شنیدم کاملا دو دل شدم و حتی حس خیلی بدی بم دست داد مخصوصا با خبر دیگه ای که شنیدم خانم بوشهری که گویا در تهران عمل کردن و فوت شده و بیمارستان مبلغ هنگفتی ازشون گرفتن و اتفاقا ایشون هم ایست قلبی شدن . تازه من خیالم راحت بود که بیمارستان امن تره تا کلینیک های خصوصی و حداقل ادم با اطمینان خاطر بیشتری اونجا میره . شما به دکتر بصام مراجعه کردید برخوردشون چی بود ؟ ایا قبول کردن یا نه ؟ لطفا توضیح بدید من کلا حس خوبم و اعتمادم از دست دادم و منتظر جواب شما میمونم و احتمالا عملم کنسل کنم قرار نیست ادم به خاطر ی جراحی بینی جونش از دست بده بیمارستانش اینجوره وای به حال کلینیک
قارونی هم یاس سپید عمل میکنه و بصام هم همینطور .
اقا نويد واقعا واستون ناراحت شدم
انشاالله كه حال روحي و جسميتون خوب باشه خداروصدهزار مرتبه شكر كه سالمين چون بدترازين نميشد واقعا خواهشي كه دارم ازتون اينه كه پيگيري كنيد حتما خيييلي موضوع بوداري هستش
اخه چطور ميشه كه هيچ كاري رو بيني شما انجام نشده اما بيني كبوده
با اين تفاسير كه ميگين از گوشتونم خون اومده من واقعا نميدونم چي بگم با توجه به اينكه طبق ازمايشات شما مشكلي براي عمل نداشتين و قلبتونم كه مشكلي نداره چرا بايد اينجوري بشه اخه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
