علاقه

gol_sahraa

مدیر استارتر

عضویت: 1399/07/24

تعداد پست: 606

سلام دوستان، از علاقه هاتون بگید ، من خودم عاشق گویندگی و پرورش گل هستم

زیباترین لحظه ها شانسی نیستند،بلکه بدست خود ما ساخته می‌شوند...

1400/11/18

11:59

4 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

ژیناگلمن

عضویت: 1398/12/13

تعداد پست: 205860

چ کیوت

وقتی با من حرف میزنی رفتار ارزونتو بزار توی جیبت:) هیتلرم خوبه ها، اما من عاشق با پنیه سربریدنای چرچیلم https://t.me/Hich_zh

1400/11/18

12:00

1 نفر لایک کرده اند ...

mexino

عضویت: 1400/06/09

تعداد پست: 2727

خوانندگی و طراحی لباس

1400/11/18

12:00

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان دلارام

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

sevda___00

عضویت: 1400/06/11

تعداد پست: 4538

گوربههه

خب؟

1400/11/18

12:00

1 نفر لایک کرده اند ...

babydoll7840

عضویت: 1400/09/19

تعداد پست: 395

من از گل و گیاه خیلی خوشم میاد ولی حوصله مراقبت کردنشونو ندارم 😪

1400/11/18

12:00

2 نفر لایک کرده اند ...

rm__p

عضویت: 1400/10/20

تعداد پست: 1852

گل،کتاب،موسیقی،شغلم

این چهار تا (جدا از انسان های دوست داشتنی زندگیم)علاقم رو تشکیل میدن

لمس کردن انسان،اولین شکل ارتباطی ماست.ایمنی،امنیت،ارامش،همه در نوازش ملایم یک انگشت خلاصه میشه یا در نوازش تماس لب روی نرمی گونه.وقتی خوشحالیم مارو به هم مرتبط میکنه،وقتی ترسیدیم بهمون جرئت میده،عشق هیجان زدمون میکنه،همچین لمسی رو از کسی که دوستش داریم نیاز داریم،به همون اندازه ای که به هوا برای نفس کشیدن نیاز داریم.اما من هیچوقت اهمیت لمس کردن کسی رو نفهمیده بودم،لمس کردن اون؛تا وقتی که دیگه نداشمش.پس اگر تواناییش رو داری،اون رو لمس کن.زندگی کوتاه تر از اونیِ که یک ثانیش هم از دست بدی...✨

1400/11/18

12:01

1 نفر لایک کرده اند ...

کاررلا

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 11465

به خیلی چیزا علاقه داشتم

رنگ روغن

موسیقی

ورزش

طراحی لباس

نقاشی

کتاب

ولی از وقتی بچه دار شدم همه ی ذوق و علاقه ام کور شد

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1400/11/18

12:01

1 نفر لایک کرده اند ...