الهی خیر ببینی استارتر جان
پریروز همسایه مامانم فوت کرده طرف خادم حرم امام رضا بوده و سن و سالی نداشت یه پسر ۱۸ ساله داره یه دختر ۱۴ ساله ...
خیلی خیلییییی آدم خوبی بود.. ما تو یه شهر نسبتا کوچیکی هستیم (شهرمون تقریبا ۶۰ هزار نفر جمعیت داره)
همه میشناختنش خیلی مرد با اخلاق و نیکوکار و با خدایی بود دم افطار ایست قلبی کرد
دیروز یه خانوم غریبه از مشهد اومده بود که اقوامشون تو شهر ما هستن اومد سر مزار گفت من دیشب خواب دیدم امام رضا و ۱۵ تا از یارانش اومدن همین قبرستان گفتن ما اومدیم اینجا اتراق کردیم چون فردا می‌خوان یکی از یارامو بیارن🥺🥺🥺 وای الان که دارم میگم تمام تنم میلرزه 😟😟
من یه پدربزرگ مهربون داشتم که همین دو یا سه سال پیش فوت کرد . بهش میگفتیم آقاجان چون واقعا آقا بود و برامون خیلی عزیز بود .
ایشون وقتی به رحمت خدا رفتن ۹۱سالشون بود ولی اینقدر آدم خاکی و سر به زیر بود که من یادم نمیاد در این بیست و چند سالی که کنارم بودن یک دفعه داد زده باشن سرم یا دعوام کرده باشن .
اصلا اهل غیبت کردن نبودن و تو مجلسی اگر بحث غیبت بود سریع بحث عوض میکردن .
ولی ایشون آخر عمرشون خیلی مریض شدن حتی مامانم میگه نوروز ۱۴۰۱که رفتیم خونش بابام گفته دخترم من دیگه سال ۱۴۰۱به آخر نمیرسونم😞
دقیقا همین هم شد . ایشون مرداد همون سال حالشون بد شد و کما رفتن که منتقل شدن بخش مراقبت های ویژه و مهر ماه همون سال فوت کردن .
ولی زمانیکه ایشون تو کما بودن چندین نفر خواب مرگ ایشونو دیده بودن .
اولیش خودم...
خواب دیدم با مامانم تو خونه نشستیم و من تو آشپزخونه ام و که مامانم و دایی کوچیکم تلفنی با هم حرف میزنن و خیلی میخندن ، خیلی زیاد میخندن ، خیلی زیاد ...
بعد مامانم به دایی میگه یه برنامه بزار بریم سفر ، دایی گفت بزار واسه بعد از فوت آقاجان همه باهم میریم سفر 😞یهو مامانم غمگین شد . انگار میدونست که باباش داره میمیره .
تعبیر خواب که دیدم نوشته بود خنده ی زیاد در خواب نشانه بلا و مصیبت در واقعیت است .
دومیش زندایی ام ...
زن دایی ام مادربزرگ مرحومم خواب میبینه که ایشون نزدیک ۳۰ساله از دنیا رفته . تو خواب ازش میپرسه حاج خانوم شما اینجا چی کار میکنید ؟ مادربزرگم میگه آمادش کنید اومدم با خودم ببرمش 😞
سومیش عمه مامانم ....
عمه مامانم مادر خودشو خواب میبینه که لباس های تمیز پوشیده و موهای بلندشو شونه کرده . بهش گفته مامان چرا اینقدر خوشحالی و مادرش گفته مهمون دارم ، داره برام مهمون میاد 😞
دو سه روز بعد از این خواب پدربزرگم فوت کرد .
بعد از اینکه مراسم چهلم گرفتیم دایی بزرگم یک شب خواب میبینه که داره وارد یه اتاق کوچیک میشه که یه راه پله داشته به سمت بالا ولی دایی من بالا نرفته و تو همون اتاق مونده و همه جا رو مه گرفته بوده .
یهو پدربزرگ مرحومم میبینه . پدربزرگم بهش میگه پسرم من که از این دنیا رفتم ، تمام چیزی که من تو این دنیا داشتم همین کتابام بوده که اونم میراث من برای شماها باشه . بعدم راهشو کشیده سمت پله ها و رفته بالا .
دایی ام میگه از بالای پله ها صدای شادی و دست زدن میومده و وقتی پدربزرگم رفته بالا همه گفتن حاج آقا ... خیلی خوش اومدی ❤️😞
یکی از دوستان خانوادگی ما زن جوون و به روزی بود
اهل کاشت ناخن و مانتو کوتاه و بعضی وقتها هم روسری سرش نمیکرد،من قضاوتش نمیکنم شاید آبروش پیش خداازمن بیشتر بوده
پارسال بنده خدا سرطان گرفت و از دنیارفت دخترش میگفت خواب مامانم رو دیدم بدون سر بوده از دور اومد پیش من سر نداشت فقط تن بود بعد هم پشت کرد به من و رفت
نمیدونم تعبیرش چیه انشااله که خدا رحمتش کنه
خواهرمنم خواب دیده مکه رفته روکعبه چیزهایی نوشته شده که من ومادرم به راحتی می‌خونیم وردمیشیم ولی اون نمیتونسته بخونه وبیادمونده بودتعبیرش چی میتونه باشه
خوش بحالت.خیلی منم قدیم ها خواب ائمه و پیامبران و میدیدم ولی سال هاست بی نصیب شدم.خدا گناهانمون و ببخشه سعادت دیدارشون و نصیبمون کنه.خواهرم برای من هم دعا کن.منم مثل تو خیلی دلتنگم.خیلی حسرت میخورم.کاش نوجوان و پاک بودم.کاش زبانم به غیبت وا نشه.و ...
.خدا خیلی بهت محتاجیم.خدا نیرو بهمون بده.نور درونمون و زیاد کن.
