سلام. به همه
شوهرخدابیامرزم امسال با کرونا فوت کرد
این بنده خدا خیلی بد بین بود نسبت به من. همیشه دعوا و تهمت. اینقدر تو این ماجرا پیشرفت تا این اواخر کم کم از همه چیز دلبرید. خیلی افسرده شده بود
بعد فوتش همون موقع بش گفتم بخشیدمت هرچی فوش دادی
بیحرمتی کردی ازت گذشتم
دلم سوخت واسش بدبخت بود
چند وقت بعد خوابشو دیدم
که تنها نشسته بودم یهو دیدم یکنفر گونه مو بوسید. سرمو اوردم بالا دیدم شوهرمه با خنده و خوشحالی حرف میزد باهام
من اما ساکت
از خواب که پا شدم گفتم الان حقیقت برات روشن شد که من خائن نبودم بهت
ولی دیگه چه فایده
زندگیمو سیاه کردی و رفتی
الانم که تنهام