شاید مهم نباشه ولی حس خوبی ندارم
چون فکر میکنم زنداییم چیزی بهشون گفته
زنداییم مدیر مدرسه مون بودوبا من وکلا بچه های درس خون مدرسه رابطه خوبی داشت!
الان داره از داییم جدا میشه و مشکلشون بعد فوت مادرش شروع شد !یکدفعه به داییم گفت تو انتخاب من نیستی و انتخاب مامانم بودی !و عاشق یک مرد زن دار دیگه شده بود که اون مرده هم ولش کرد !
ولی انگار خشمش از شوهر خودش و ما بیشتر شده بعد شکست عشقی که خورده و همه جا از ما بد میگه