با گریه دارم مینویسم میگفتم خدایا من هیچی ندارم بهت بدم به جز جونم که اونم بگیری فایدی نداره چون میخام مادرمو یه بار دیگه ببینم فقط یه بار دیدمش به جاش جونمو بگیر خدا قبول میکنی فقط یه بار
الهیییی خدانکنه عزیزم بمونو بخاطر مادرت زندگی کن ببین اون دوست داشت تو چطوری باشی توکه اینجور باشی که مامانت ناراحتدمیشهذالبته حق داری ولی بدون مادرت میخواده که زندگی کنی