2737
2739
عنوان

عکس یه زن و توی خونم برام فرستاد

| مشاهده متن کامل بحث + 859 بازدید | 33 پست
به عموی شوهرت  یا بزرگترفامیل بگین

هم پدر همسرم فوت کرده هم عموش ؛ بزرگترام که زن عمو و دخترعموهاشن ؛ با مادرشوهر و خواهرشوهرم که اونا میگن پسر ما گله اینا میگن پسر ما سنبله

اینکه عکس کسی رو بدون اطلاع فرستاده بله 

و شرمنده کار همسرت هم اصلا قابل تایید نیست اگه خدای نکرده تو خونه شما اتفاقی رخ می‌داد چه می خواستید بکنید باهاش صحبت کن هرگز خونه رو در اختیار کسی نذاره 

آدمها را مثل گلها برای ماندن کنار خودتان خشک نکنید به آدمها اجازه زندگی بدهید

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اینکه عکس کسی رو بدون اطلاع فرستاده بله  و شرمنده کار همسرت هم اصلا قابل تایید نیست اگه خدای ن ...

اون که صد در صد حسابی هم شاکی شدم که کسی و راه داده ؛ از طرفی هم دارم میمیرم چون قبلا دیدم همسرم چندباری در حد چت و اینا خیانت کرده همش دارم اشک میریزم نکنه پای خودشم وسط بوده

برو پلیس فتا بگو این عکس واسه ما اومده و ما میخوایم شکایت کنیم ببینیم از طرف کی فرستاده شده ، اسم پسرعموشو نیار ، بذار اگه اونه پلیس پیداش کنه. حتما اینکارو بکنید چون ممکنه عکسو تو فامیل پخش کنه و آبروی شوهرتو ببره.

خیلی چیز ها تغییر می کنند و می گذرنداما طعنه زدن همیشه در یاد می ماند
2728
برو پلیس فتا بگو این عکس واسه ما اومده و ما میخوایم شکایت کنیم ببینیم از طرف کی فرستاده شده ، اسم پس ...

اتفاقا قصد همینه که بلوا به پا کنه ؛ اگر همینجوری بریم میزنه زیرش با شکایت نمیتونه کاری بکنه

یه سوال چرا شوهرت وقتی میدونه پسر عموه باهاش لجه و دشمنشه باهاش حرف میزده؟چرا وقتی دیده زن باهاشه خونه ت راش داده؟چرا وقتی راش داده به تو نگفته اصلا؟

در ۹۹.۹.۱۱زیباترین هدیه مو از خدا گرفتم یه فندوق کوچولوی دوست داشتنی که یه تیکه از وجودمه 😍😍در تاریخ ۹۹.۹.۹.بهتریترین اتفاق زندگیم خواهد افتاد مطمعنم 😍سکوت کن..فرقی نمیکند از روی رضایت باشد یا دلخوری این روزها مردم از سکوت کمتر داستان میسازند
یه سوال چرا شوهرت وقتی میدونه پسر عموه باهاش لجه و دشمنشه باهاش حرف میزده؟چرا وقتی دیده زن باهاشه خو ...

چجوری با هم لج بودن که اون جرات کرده زنگ بزنه بیاد خونت 

چرا شوهرت تاحالا جریانو بهت نگفته 

یکم حواستو جمع کن 

شایدم با قصد اونو اورده خونتون عکس ذخیره داشته که فردا ضربه بزنع به شوهرت

ولی اینکه شوهرت با اون تنفرش باز راهش داده مشکوکه

دل، دلای نوجوووووونی❤❤عشق اول صاف و ساده،کوچه پس کووووووچه ی شهروووو گز کنیم پای پیااده😑
2740
چجوری با هم لج بودن که اون جرات کرده زنگ بزنه بیاد خونت  چرا شوهرت تاحالا جریانو بهت نگفته&nbs ...

شوهر منم از در دوستی رفته جلو تا به موقع حالش بگیره بخاطر همین تضاهر به صمیمت کرده ولی غلط کرده من خونه نبودم کسی و راه داده ؛ جرمش کمتر از پسرعموش نیست

همین چرا ها باعث شده تا این ساعت نخوابم ؛ 

خب عزیزم همشو از شوهرت بپرس.من نمیگم‌شوهرت دروغ میگه اما چرا باید اینو ازت پنهون‌میکرده؟خب اون خونه زندگی مال تو هم هست بااااید بهت میگفت 

در ۹۹.۹.۱۱زیباترین هدیه مو از خدا گرفتم یه فندوق کوچولوی دوست داشتنی که یه تیکه از وجودمه 😍😍در تاریخ ۹۹.۹.۹.بهتریترین اتفاق زندگیم خواهد افتاد مطمعنم 😍سکوت کن..فرقی نمیکند از روی رضایت باشد یا دلخوری این روزها مردم از سکوت کمتر داستان میسازند
شوهر منم از در دوستی رفته جلو تا به موقع حالش بگیره بخاطر همین تضاهر به صمیمت کرده ولی غلط کرده من خ ...

دقیقا منم نظرم همینه حالا راه دادنش به کنار باید تورو در جریان میزاست که اینجوری بهش بی اعتماد نشی

در ۹۹.۹.۱۱زیباترین هدیه مو از خدا گرفتم یه فندوق کوچولوی دوست داشتنی که یه تیکه از وجودمه 😍😍در تاریخ ۹۹.۹.۹.بهتریترین اتفاق زندگیم خواهد افتاد مطمعنم 😍سکوت کن..فرقی نمیکند از روی رضایت باشد یا دلخوری این روزها مردم از سکوت کمتر داستان میسازند
چجوری با هم لج بودن که اون جرات کرده زنگ بزنه بیاد خونت  چرا شوهرت تاحالا جریانو بهت نگفته&nbs ...

از یه طرفم یادمه وقتی از راه رسیدم روی آینه‌ی آینه شمعدون که کنار در ورودیه چند لکه کرم سفیدکننده دیدم و خیلی شاکی شدم گفتم این تازه‌اس اگر مال خودم بود که من سه هفته‌اس نیستم باید خشک میشد و دوما من اصلا جلو این میز آرایش نمیکنم که از من اصرار ر از اون انکار و بعد مدتی هم فراموشم شد

دقیقا منم نظرم همینه حالا راه دادنش به کنار باید تورو در جریان میزاست که اینجوری بهش بی اعتماد نشی

و یه چیز بدتر ؛ اینکه عیدی که گذشت یه شب ما تو ایل‌گلی تبریز رفته بودیم دور بزنیم خاله همسرمم مهمان ما بود ؛ اونجا سر لایو گذاشتن و دخترایی که تو لایو میومدن دعوامون شد وقتی سوار ماشین شدیم کارمون به دعوا یه خورده زد و خورد رسید ؛ دوتا اون زد دوتا من و خلاصه جدامون کردن ؛ این موضوع و خواهرشوهرم و دخترش و خاله‌اش که اونجا بودن میدونستن با مادرشوهرم که وقتی اومدیم خونه فهمید ؛هیچکس دیگه نمیدونست ؛ حالا این طرفیم که پیام داده این موضوع و میدونه و تو پیاماش اشاره کردع به این موضوع

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز