سلام دوستان وقتتون بخیر
ببخشید من رو شرایط روحی خیلی بدی هستم و اصن آرامش ندارم
من قصد ازدواج با دختری رو دارم که سه سال از خودم بزرگتره ولی هنوز بهش نگفتم و ارتباطی هم ندارم باهاش
دلیل نگفتنم هم اینه که هنوز شرایط ازدواج و آمادگی رو ندارم
من تا یه شرایط حداقلی پیدا کنم شاید تا بعد از عید طول بکشه ولی مشکلم اینجاست که به شدت میترسم کسی زودتر بره سراغش و از وضعیت الانشم بی خبرم
از یه طرف میخوام برم جلو آمادگیشو ندارم
از یه طرف هم دیرتر برم میترسم کسی زودتر بره سمتش
اصن دارم دیوونه میشم از این وضعیت
این استرس و تشویش باعث شده نتونم روی آمادگیم تمرکز کنم
تو رو خدا خواهش میکنم به من راه درست رو نشون بدین
من از فکر این دختر دارم دیوونه میشم و مغزم دیگه واقعا کار نمیکنه
نمیتونم تنهایی تصمیم درست رو بگیرم