از روز اول عقد تا الان ک هشت ساله میگزره همیشه عذابم داده همیشه دنبال بهانه برای قهر و دعوا همیشه دلش میخواد ناراحتم کنه کلا عذاب دادن من خوراک روحشه دیگه نمیخامش ولی شرایط طلاق ندارم زندگیم شده استرس و جنگ و ترس و لرز من چه گناهی کردم آخه آنقدر خسیسه ک اگر بگم از خساستش شاخ در میارین ی آدم لجن ب تمام معنا حتی وقتی مثلاً باهام خوبه فقط تیکه میندازه میخرم میکنه کلا از همه نظر دیگه اعتماد ب نفس ندارم مثلاً امسال با التمااااس و جنگ و دعوا پادرمیانی بابام و مشاور راضی شد برم آرایشگری یاد بگیرم الان بیست روزه میرم مدام میگویند تو هیچی نمیشی و فلان اصلا پشتم نیست هروقت منو میبره میاره منت میاره هزارتا تیکه بارم میکنه آخرم ختم میشه ب دعوا و قهر😔😔😔