هیچی نداشت یه خونه که مال مادرشوهرم بود فقط همین اولش کلا مامانم با خواستگار مخالف بود میگفت زوده خلاصه خاله و مادرش برای خواستگاری زنگ زدن یه جوری راضی اش کردن مامانم هم گفت اول من میرم پسر رو میبینم پسندیدم بعد بیاد خواستگاری که خداروشکر حسابی پسندید همسرمو خلاصه کلی هم به مامانم جواب پس داد و اذیت شد تا منو بهش دادن
بگذار مسخره کنند چادرت را .سیاه بودنش را. چهره بدون آرایشت را.می ارزد به یک لبخند مهدی فاطمه(عج)🥲
❌نفر دومی هستم که صاحباین کاربریه❌ رضوانه هستم سکوت در اثر بستن دهان نیست، در اثر باز کردن فکر است، هر چه فکر بازتر ، سکوت بیشتر،هرچه فکر بسته تر، دهان بازتر...!
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
خانوادم مخالف بودن.چون فامیل بودیم و خانوادشو شناخته بودن
داداشم چقدر باهام صحبت کرد که احساسی جلو نرم...
و حق هم داشتن.با همسرم مشکلی نداریم.ولی از خانوادش بهمون هیچ خیری نرسیده و نمیرسه...
❌❌ لطفا از من سوال حس ششمی نپرسید و توی تاپیک های حس ششم منو تگ نکنید ❌❌{الهم صل علی محمد و آل محمد}🥰✨ الان ک اینو دیدی صلوات فرستادی(: ثوابش هم برا من هم برا توقطعا نگه داشتن حرمت شخصی که بهش علاقه داری از صدبار بیاندوستت دارم بهتره