زندگی است دیگر گاهی خسته ت میکنه خیلی خسته ت میکنه،اونقدر ک دوست داری خودکارتو بذاری لای صفحات زندگیت وُ یه مدت بری سراغ خودت،هیچکیو نبینی باهیچکس حرف نزنی،حتی نفسم نکشی اما مشکل از اینجاست بعد ک برمیگردی میبینی یک نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده و توهم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی گم میشی...و هیچی توی دنیا بدتر از این نیست ک ندونی کوجای زندگی هستی
هیچ کس هیچ کس هیچکس لیاقت قلب مهربون منو نداره و نداشته از امروز از یه دختر مهربون ساده خاکی خنده رو تبدیل میشم به دختری حاضر جواب و تند مغرور که برای هیچکس تره خورد نمیکنه اولویت اول و اخرم خودمم همون چیزی که همین شماها و دوست و غریبه و دشمن ازم خواستید و ازم ساختید اره ! هیچ کدوم این ادمای این دوره زمونه لیاقت صاف و صادق بودن و معصومیت منو و قلب پاک و بی شیله پیله بودنمو نداشت و نداره 😊💔ازین به بعد خوب جواب حرفاتون و کلماتتون به خودتون رو از من خواهید دید.ادمایی که با من بودن تو این روزگار جز خورد کردن قلبم و شکستنش کاری نمردن دیگه قلبی ازم نمونده که بخواد پاک باشه یا شکسته دیگه قلبی ازم نگذاشتید فقط واگذارتون میکنم به خدای بزرگ که شاید ااون قلبمو به دست بیارهخودکشی کنندگان قاتل اند، قاتل مظلوم ترین و بی پناه ترین فرد در برابر قاتل، یعنی خود… (گفته عباس موزون)💔.خوبی، بدی دیدی حلالم کن.ذره ذره اب شدم برام دعا میکنی؟💔دعا میکنی حل شن مشکلاتم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!
زندگی است دیگر گاهی خسته ت میکنه خیلی خسته ت میکنه،اونقدر ک دوست داری خودکارتو بذاری لای صفحات زندگیت وُ یه مدت بری سراغ خودت،هیچکیو نبینی باهیچکس حرف نزنی،حتی نفسم نکشی اما مشکل از اینجاست بعد ک برمیگردی میبینی یک نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده و توهم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی گم میشی...و هیچی توی دنیا بدتر از این نیست ک ندونی کوجای زندگی هستی
زهرا اسمته؟ یکی از لباساتم قرمزه؟؟ متولده مهر یا ابانی؟ 🤣🤭چندتاش درس بود؟
هیچکدوم
زندگی است دیگر گاهی خسته ت میکنه خیلی خسته ت میکنه،اونقدر ک دوست داری خودکارتو بذاری لای صفحات زندگیت وُ یه مدت بری سراغ خودت،هیچکیو نبینی باهیچکس حرف نزنی،حتی نفسم نکشی اما مشکل از اینجاست بعد ک برمیگردی میبینی یک نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده و توهم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی گم میشی...و هیچی توی دنیا بدتر از این نیست ک ندونی کوجای زندگی هستی
وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!