توضیح دیشب

دستت درد نکنه مهربون، کار درستی میکنی عزیزم ب حرف بابات گوش کن عزیزم اون خیلی دوست داره از حرفاش فهمیدم نمیخاد ب هیچ عنوان ناراحتی تو ببینه چون براش مهمی اینکارو میکنه وگرنه اگه براش مهم نبودی باازدواجت موافقت میکرد

عزیزم هرچی خیر و صلاحته انشالله ک برات پیش بیاد و سفید بخت بشی، مادرت جداشده؟؟ 

مرسی گلم که تگم کردی.  امیدوارم بهترین اتفاق برات رقم بخوره 

وای عزیزم پدرت درست میگه بچسب به درست اینقد موقعیت سر راهت قرار بگیره انشالله بهترینو برات آرزو دارم

عزیزدلم من اختلاف سنی خیلی کمی باهات دارم و کاملا احساسات الان تورو درک میکنم چون تا یه مدت کوتاه پیش خودمم دچار همچین احساساتی نسبت به یه آدم اشتباه بودم و میدونستم اون موقع حاضرم تممممممام زندگیمو بفروشم تا به اون شخص برسم

حالا این که من میگم اون فرد اشتباه بوده منظورم اینه که در آینده ازون بهتر هم ممکنه سرراه من باشه نه این که اون آدم مشکلی داشته باشه چون واقعا اون ادم هم از لحاظ ظاهری هم مالی هم خیلی چیزای دیگه واقعا خوب بود اما خب همه بهم میگفتن تو ازش بالاتری و حیفی و ازین جور حرفا وگرنه عیب یا مشکل خاصی نداشت

خلاصه کنم برات که یسری اتفاقا افتاد که من مطمئن شدم تحت هیچ شرایطی من به اون ادمی که واقعا حاضر بودم جونمم براش بدمو فکر میکردم بدون اون میمیرم،نمیرسم

الان یه مدت که گذشته و ندارمش تو زندگیم حتی در حد یه احوال پرسی معمولی و واقعااااا حالم بهتره و فهمیدم چقد اون زمان برای خودم گندش کرده بودم

اون موقعا فک میکردم دگ هیییچ کس تو دنیا منو مث اون درک نمیکنه و مواظبم نیست و منم دگ هیچ وقت نمیتونم تا اون حد عاشق کسی بشم

اما الان نیستو دیدم ازون بهتر برام ریخته و منم اگر بخوام میتونم خیلی بیشتر ازون ادم دوسشون داشته باشم 

کسایی که بهتر درکم میکنن کسایی که حتی من بیشتر ازون ادم میتونم وابستشون بشم و اون عشق ۱۸ سالگی ای که فک میکردم حاضرم جونمم بدم براش، هوسی بیشتر نبوده

اینا همرو برات تعریف نکردم که بگم کات کنی یا ازین جور حرفا که همه توی همه ی تاپیکات بهت میگن

فقط واست گفتم که بدونی طرز فکر الان تو ۱۸۰ درجه با طرز فکر سال اینده یا سال های ایندت فرق میکنه حتی اگه الان مثل قبلا من مطمئن هم باشی که طرز فکرت عوض نمیشه و به همین شدت عاشق این ادم میمونی، میخوام مطمئنت کنم که همهههه چی توی ذهن و تفکر تو عوض میشه

الانم بهترین تصمیمی که میتونی بگیری دقیقا همینه که خودتم گفتی

ازدواجو بیخیال شو تا یه مدتی که بتونی بهتر به همه چی فکر کنی، بتونی یه فرصت به پدرت بدی تا بعدا حسرتشو نخوری که چرا اخرین فرصتم بهش ندادی، بتونی ۱۸/۱۹ سالگیو رد کنی و ببینی بعدشم طرز فکرت مثل الانه و عشقتم ادم الانه یا عوض میشه

اون ادمم اگه واقعا عاشق تو باشه و تورو بخواد واست صبر میکنه نگرانش نباش

وقتی کسی تونسته ۴۰ سال مجرد باشه و صبر کنه واسه ازدواج یکی دوسال دیگه هم میتونه

امیدوارم بهترین تصمیمو بگیری عزیزم🤍✨

عزیزم به حرف پدرت گوش کن اون تنهاست اون میتونسته حتما ازدواج کنه اما بخاطر شما ازدواج نکرده به پای تو مونده تو هم سعی کن بهش فرصت بدی وقت برای ازدواج همیشه هست بخدا اما ناراحتی دل پدرومادر جبران نمیشه

اون پدر شما که تنهایی بزرگت کرده عزیزم بهش فرصت بده هیچ نفع و ضرری از ازدواج تو به پدرت نمیرسه پس بدون همه حرفاش واسه صرفا خود تو هست که شکست نخوری

پدرت درست میگه تو مثل مادرت اونو تنها نزار و بهش فرصت بده عزیزم❤❤