2410
2553
عنوان

توضیح دیشب

1376 بازدید | 79 پست

اینا رو دیشب هم گفتم 

دقیقا ساعت 8 اومد 

ما رفتیم استقبال اما بعدش بابام بهم گفت تو برو تو اتاقت ما می‌خوایم تنها صحبت کنیم 

ساعت 9.45 هم رفت 

بعد که رفت من رفتم پایین و دیدم که بابام سبد گل و جعبه شکلات رو انداخته بود داخل سطل زباله 

بعدش پدرم خیلی حرفا گفت که من تایپ کردم الان می‌‌ذارمشون بعد کسایی که گفتن تگ کن رو تگ می‌کنم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

دیشب بابام بهم گفت که ناراحته بابت همه چیز، گفت می‌دونه که گند زده، گفت خیلی از چیزایی که تو دوست داشتی اتفاق نیفتاده خیلی از چیزایی هم که من دوست داشتم اتفاق نیفتاد
گفت من حواسم بهت نبود و قرار نبود اینجوری بشه 
گفت تو قرار بود خانم دکتر بشی من مطمئن بودم که می‌شی
گفت همین آدم حواستو پرت کرده و باعث شده نچسبی به درست همین ادم باعث شد نخوای بمونی پشت کنکور و چیزی که لیاقتت هستو قبول بشی و چند تا مثال از فلانی و فلانی، بچه های فلان همکارش و فلان همکارش که پزشکی و دندون پزشکی قبول شدن و تو مگه چیت کمتر از اوناست (دقیقا ناراحته که چرا جلوی اونا کم اورده 😏)
بعدش گفت بیا از اول شروع کنیم و همو دوست داشته باشیم
گفت که ما به جز هم کسیو نداریم، گفت نمی‌خوام تورو هم از دست بدم، گفت شبیه مادرت نباش
و یه سری چیزای دیگه

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

نمی‌خوام بگم نظرم عوض شده
اما دلم براش سوخته
خیلی چیزا هست
قبل از این ماجراها بابام اصلا منو نمی‌دید، برای هم مهم نبودیم
انگار تازه فهمیده من هستم
دلم براش می‌سوزه چون اون از زنش اینم از دخترش
بیشترین چیزی که از دیشب رو مغزم داره راه می‌ره اینه که گفت تو مثل مادرت نباش
من هیچ وقتِ هیچ وقت دوست ندارم مثل اون باشم

پدرم گفت که من هیچ وقت نمی‌تونم اجازه بدم با اون ازدواج کنی
گفت که هم خودت هم من می‌دونیم اگه بخوای هزار و یک راه هست که باهاش بری
اما از من نخواه بیا سند بدبختیتو امضا کنم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2456

چیزی که هست اینه که من نمی‌تونم بیخیال احساسم بشم
اما فعلا بیخیال ازدواج شدم شاید
باهاش می‌مونم اما فعلا نمی‌خوام ازدواج کنم
این حرفا و این فکر هارو هم هنوز به هیچ کدومشون نگفتم
چون خودم هم هنوز مطمئن 

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
نمی‌خوام بگم نظرم عوض شده اما دلم براش سوخته خیلی چیزا هست قبل از این ماجراها بابام اصلا منو ن ...

ببین بابات چقد دوستت داره. تجربه ثابت کرده که پدر و مادرا یه چیزایی رو میبینن که ماها نمیبینیم. لجبازی نکن و درستو بخون بذار یکم بگذره . تو موقعیتهای خیلی بهتری از اون پسر داری.

 ابو حمزه ثمالى گوید: در نزد امام سجاد(ع) سخن از گرانى قیمت‌ها رفت، آن‌حضرت فرمود: «بر من از گرانیش چه باشد؟ اگر گران شود روزى با اوست و اگر ارزان گردد نیز با او است (یعنى با رزّاق است نه با من) از غيرت ورزيدن بيجا بپرهيز كه اين كار، زن سالم را به بيمارى مى‌كشانَد و پاک دامن را به گناه.《از نامه۳۱ نهج البلاغه 》به همه اونایی که به جایگاه و ارزش زن در اسلام نقد دارن یا به هر دلیلی قبولش ندارن، پیشنهاد میکنم حتما در اولین فرصت کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" از شهید مطهری رو مطالعه کنن. بهتون قول میدم پاسخ همه ابهاماتتون درباره زن و جایگاه زن رو میگیرین و به دین قشنگمون افتخار میکنین :)  میتونید "اپلیکیشن شهید مطهری" رو نصب کنید و بصورت رایگان این کتاب رو مطالعه کنید.راجع به امر به معروف و نهی از منکر هم اینو بگم که، "رطب خورده منع رطب کی کند؟"، روایتی جعلی و دروغینه و اصلا سند معتبری نداره و ساخته و پرداخته یسری معاند هستش؛ ما به هم ربط داریم و امر به معروف و نهی از منکر واجبه...! ♡ goftino.com/c/0J0xHX
2714

@دخترخوشگل1

@__silver__

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

چرا تگ نمی‌شه 

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
@دخترخوشگل1 @__silver__

@دخترخوشگل    

@__silver__    

 ابو حمزه ثمالى گوید: در نزد امام سجاد(ع) سخن از گرانى قیمت‌ها رفت، آن‌حضرت فرمود: «بر من از گرانیش چه باشد؟ اگر گران شود روزى با اوست و اگر ارزان گردد نیز با او است (یعنى با رزّاق است نه با من) از غيرت ورزيدن بيجا بپرهيز كه اين كار، زن سالم را به بيمارى مى‌كشانَد و پاک دامن را به گناه.《از نامه۳۱ نهج البلاغه 》به همه اونایی که به جایگاه و ارزش زن در اسلام نقد دارن یا به هر دلیلی قبولش ندارن، پیشنهاد میکنم حتما در اولین فرصت کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" از شهید مطهری رو مطالعه کنن. بهتون قول میدم پاسخ همه ابهاماتتون درباره زن و جایگاه زن رو میگیرین و به دین قشنگمون افتخار میکنین :)  میتونید "اپلیکیشن شهید مطهری" رو نصب کنید و بصورت رایگان این کتاب رو مطالعه کنید.راجع به امر به معروف و نهی از منکر هم اینو بگم که، "رطب خورده منع رطب کی کند؟"، روایتی جعلی و دروغینه و اصلا سند معتبری نداره و ساخته و پرداخته یسری معاند هستش؛ ما به هم ربط داریم و امر به معروف و نهی از منکر واجبه...! ♡ goftino.com/c/0J0xHX

@__silver__  

@نازگلمممممم  

@لاووووووو    

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

@ماهتییسا  

@ya_fatemeh  

@heeeelya    

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
چیزی که هست اینه که من نمی‌تونم بیخیال احساسم بشم اما فعلا بیخیال ازدواج شدم شاید باهاش می‌مونم ...

حق با باباته..حتی اگه دیوانه وار عاشق هم باشید چون نمیشه رو عشق ۱۸ سالگی زیاد حساب باز کرد 

در هر صورت امیدوارم بهترینا برات رقم بخوره

میشه برای حاجت روا شدنم یه صلوات بفرستین😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز