من ک واقعا عاشق پدرشوهرم میشم بعضی وقتا.انقد زورت میکنن تا بالاخره خرید کنی..گلهیه کن ب پدرشپهرت.بگو میخواستم برم قهر ب بابام بگم ولی گفتم پدرم بفهمه تا الان چقد تحمل کردم کار بیخ پیدا میکنه ترجیح دادم شما حلش کنی..مستقیم داری تهدیدش میکنی درست نکنی پسرتو میرم قهر و طلاق
بگو پسرت دیگه داره عذابم میده لباس تمیز و نو و مرتب ندارم.همه فامیل مسخرم میکنن لباسای اونا مارکه بابا من لباس مارک نمیخوام این یه جوراب دوزاریم برام نمیخره.ب پدرم بگم خیلی بد برخورد میکنه چون هیچوقت پدرم از لحاظ مالی تو مذیقه نذاشته منو همیشه پول زیاد ب خودم میداده هروقت هرچی خواستم بخرم.میترسم بش بگم کلا دعوا بشه.شما خودت حلش کن......
ب مادرشوهرت نگو اصن.اون بدبخت نتونسته گلیم خودشو از اب بیرون بکشه چ برسه ب توعه عروس
من با چنین خانواده ای چهارسال زندگی کردم و با پوست و گوشت و استخوان درکت میکنم، وقتی جانم ب لب رسید مهرمو بخشیدم و جانم آزاد...
پدرش جلوی خودم میگفت ب زن جماعت رو ندین، بزنید، حکومت کنید، دیکتاتور باشید وگرنه مثل موریانه ذره ذره نابودتون میکنن...
چ ناحق کتک هایی ک خوردم و چاره ای جز سکوت نداشتم، میفهممت عزیزم الهی عاقبت بخیر باشی
بـــگردم الهی عزیزم💔
قبول داری ظالم همیشه سالمه؟
بخدا تو ۸٠سالگی انقد قشنگ از دنیا رفت، غروب رفت حمام، شام و میوشو خورد، رو مبل نشست تی وی ببینه براش چایی بردن دیدن خوابه، آخر شب رفتن صداش بزنن بره تو اتاق بخوابه دیدن تموم کرد، ب همین راحتی...
این شخص خیلی به منی ک پدر نداشتم ظلم کرد با دیکتاتور بودنش، از وقتی شنیدم فوت کرد محاله وقت اذان مغرب بشه و با دل شکسته یادش نیفتم، نفرین نمیکنم فقط ب محض این ک صدای اذانو میشنوم میگم صاحبه اذان خودت دیدی، سپردم ب خودت...
میفهممت عزیزم♥
