یه خانمی توسایت خاطره تعریف میکرداززندگیش شوهرش خیلی حساس بودروهمه چیز
بعدبین همین خاطره هادردودل میکردازشغل همسرش اسمش هم گفته بودیه بنده خدایی که اسمش مثل شمابودباهاش دشمنی داشت ورفته بودشوهرشوپیداکرده بودواین خانم یعنی ساراروتهدیدکرده بودکه یامیره به شوهرش میگه زنت ابروتوتویه سایت برده یادیگه هیچ وقت تواین سایت خاطره تعریف نکنه ...ماهم نگرانش بودیم