دیروز تولدم بود 😔
من از صبح منتظر بودم حداقل با یه تبریک خوشحالم کنه (میدونم دستش خالیه خب)
منو فرستاد خونه مادرم فک کردم میخواد سورپرایزم کنه
ولی شب کا اومدم خونه از هیچی خبری نبود خودشم شب ۱۰/۳۰اومد خونه حتی تا اوموقع که اومداز در تو دست خالی
گفتم حتما پشت در کیک اینا قایم کرده ولی نه 😔
بعد اینکه بچه خوابید یهو تاریخ گوشیشو دید (منم تا اونموقع خودداری کردم نه خودمو ناراحت نشون دادم نه بهش گفتم)اومد دستمو گرفت گفت زهرا امروز چندمه گفتم نمیدونم توخودت مگه نمیدونی یهو برگشت گفت بخدا به جون فراموش کرده بودممنم اعصبانی شدمو گفتم حداقل نگو فراموش کردم این منو میسوزونه
من روز تولدش کلی کارکردم چندماه پول جمع کردم تا براش تولد بگیرم هرچند ساده تولدش ۱ آبان بود
از شبه باهاش سرسنگین شدم ومیگه امروز برات کبک اینا میگیرم منم گفتم من به کیک نیستم به ارزش دادنم
حالا چیکار کنم خانوما خیلی ناراحتم اصلا یادم نمیره
حالا مادرشوهرم اینا بفهمن برامن کاری نکرده روز تولدم خوشحال میشن چه عکس العملی نشون بدم به نظرتون ؟
امروز میخواستم برم برا خودم کیک بگیرم به نظرتون بگیرم یکم از ناراحتیم کم شه (واقعا آدم ناراحت میشه خوب به بچه بودنم ربطی نداره)؟
مامان بابام هم میخواستن برام کیک بگیرن نذاشتم