سلام پسرعمم چندسال منو میخواست بنا به دلایلی ردش کردم و با فرددیگری عقد کردم.خانوادمم خیلی راضی بودن با پسرعمم ازدواج کنم.شوهرم وصع مالیش زیاد خوب نیس و ...تازه استخدام شده و پنج ماهی هست میره سزکار.حالا شوهرعمم پولدار و...هستن.پسرعمم ماشین خونه و ...داره شوهرعمم مدام جلو پدرم فخرفروشی می کنه و میگه پسرم ماشین وخونه و ...داره درصورتی که شوهرم ماشین و خونه نداره.پدرشوهرم میخواد خونه برامون بگیره و رهن کامل کنه.پدرم و مادرم مدام مقایسه می کنن و بهم میگن این چی بود تو انتخاب کردی.خیلی ناراحتم میکنن بنظرتون چکار کنم
مگه باید کاری کنی مهم اینه که انتخابتو کردی
پای انتخابت محکم و قرص وایسا تاشوهرتم ب زندگی و کارش دلگرم بشه..بیخبال حرف بقیه
از این پدرمادرا همه جا هست
منم مامانم بااینکه شوهرمو خودشون انتخاب کرده بودن
یکسره پول یکی دیگرو میزدن تو سر من
منم ب مامانم چیز گفتم
اونم دیگ هیچی نگف
گفتم اشتباهه ک زندگی منو مقایسه میکنی با یکی دیگ اینجوری زندگی منم خراب میکنی باعث میشه تو تنهاییم ب هزار تا چیز فکر کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
