دیشب نشستم یکم شجاع بازی دربیارم با خواهر کوچیکم که 12 سالشه نشستیم انابل و انابل افرینش و انابل به خانه برمیگردد پشت سرهم دیدیم نصفشو جیغ کشیدیم هنوز بخاطرش گلوم میسوزه
بعد اومدیم جن گیر ببینیم که مامانم اومد جمعمون کرد
الان از دیشب من خواهرم کلا هرصدایی میشنویم جیغ میکشیم توهمم زدیم لعنتی تف تو روح سازنده فیلم خواهرمم از من بدتر عروسکاشو ریخته تو ساک گذاشته تو حیاط
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من بچگی ی عروسک بزرگ داشتم اون موقع فضیه انابلو نمیدونستم الانم میترسم فیلمشو ندیدم ولی داداشم همیشه ازش میترسید الان عکسشو دیدم میبینم خیلی شبیهش بود چند سال پیش انداختمش دور داداشم راحت شد😂😂
عشق های واقعی پیدا نمیشن، ساخته میشن💜...همسرم مکمل ارامش زندگیمه❤️ای آن که دوست دارمَتَ اما ندارمَتَ...جایت همیشه در قلب من درد میکند🌟من دوست دارم بگم ویتامین۳۰ تو بگو ویتامین ( ث یا c) کاری به ویتامینای من نداشته باش 😌