2733
2734
عنوان

دیگه حالم از تاپیکای مادرشوهر خواهر شوهر جاری بهم میخوره

| مشاهده متن کامل بحث + 331 بازدید | 45 پست
خونشون برو اما کم مثلا هفته ای یبار اونم با شوهرت نزار بشی مقصر بشی عروس بده فردا نری هر چی بشه میگن ...

بنظرم ایندفعه بقیه هم میفهمن تقصیر کیه.دیگه راز دارشون نیستم کارایی که کردنو به فامیلاشون میگم که بفهمن تقصیر من نیست

مثلا چی بشه ؟هرچی گفتن اهمیت ندادم دوباره رفتم ولی واقعا دیگه دلم نمیخاد ببینمشون.اون روزی یجا دعوت ...

ببخشید دور از جون شوهر شما اما اکثر مردا انکار گیجن نمیفهمن زنه که باید ادارشون کنه

از خانواده شوهرت فاصله بگیر اما قطع رابطه نکن چون هرچه باشه خانواده شوهرتن

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بنظرم ایندفعه بقیه هم میفهمن تقصیر کیه.دیگه راز دارشون نیستم کارایی که کردنو به فامیلاشون میگم که بف ...

فردا همون فامیلا چارتا دروغ به حرفات اضاف میکنن پخشش میکنن به گوش خونواده شوهرت میرسونن میشه بلوایی بقول یه روانشناس بیگنورشون کن یعنی نشنیده بگیرشون

فردا همون فامیلا چارتا دروغ به حرفات اضاف میکنن پخشش میکنن به گوش خونواده شوهرت میرسونن میشه بلوایی ...

واقعا ینی کارم اشتباهه؟آخه اونا پشت سرمن حرف میزنن.اصلا چیزای بیخودی و بچگانه میگن که خیلی خنده داره.منم خواستم مثل خودشون باشم و همه بفهمن که من تقصیری ندارم😔

2728
فردا همون فامیلا چارتا دروغ به حرفات اضاف میکنن پخشش میکنن به گوش خونواده شوهرت میرسونن میشه بلوایی ...

یبار زن عموش که خیلیم خبیثه اومدخونمون به امید اینکه من پشت سر اونا چیزی بگم ولی میدونم میرم میگه منم هیچی نگفتم ولی اون روزی دیگه خیلی ناراحت بودم به عروس اون یکی عموش گفتم که بهمون بی احترامی میکنن.اونم البته یه حرفایی زد ولی من هیچ وقت به هیچ کس نمیگم 

واقعا ینی کارم اشتباهه؟آخه اونا پشت سرمن حرف میزنن.اصلا چیزای بیخودی و بچگانه میگن که خیلی خنده داره ...

تو حرفاشونو کاراشونو بی اعتنا کن در واقع نشنیده بگیر مطمعن باش اونا بیخیال میفهمن کارشون چقد حقیرانس خودت خجالت میکشن

تو حرفاشونو کاراشونو بی اعتنا کن در واقع نشنیده بگیر مطمعن باش اونا بیخیال میفهمن کارشون چقد حقیرانس ...

اگه فامیلای شوهرم بپرسن چرا نمیری خونشون چی بگم؟اخه خیلی درگیر اینن بفهمن من چرا نمیرم میخان سر دربیارن.اون روزم دعوت کرده بودن که بفهمن ماجرا چیع من هیچی نگفتم فقط ب عروس عموش قایمکی یچیزایی گفتم.بعدم مادرشوهرم چندبار گفت بیا بریم شام خونه ی ما گفتم ممنون میرم خونمون

2740
اگه فامیلای شوهرم بپرسن چرا نمیری خونشون چی بگم؟اخه خیلی درگیر اینن بفهمن من چرا نمیرم میخان سر دربی ...

بگو خونشون میرم اما الان کم میرم چون شوهرم معمولا کار داره وقت نمیشه زیاد بریم الکی بهانه کرونا رم بیار

وقتیم مادر شوهرت تعارفت میکنه روشو زمین ننداز خونشون برو 

ببین ادم میتونه بیخیال دوست رفیق بشه اما بیخیال خانواده نمیشه بشی چه خانواده خودت چه خانواده شوهرت

مردا بفهمن به خونوادشچن احترام میزاری بیشترم دوست دارن

مثلا ما خودمونو مثال بزنم برات 

داداشم طبقه بالا خونه پدرم زندگی میکنه بعد یه شبایی داداشم شیفته مامانم پایینه  تو خونه بعد زنگ میزنه همش ببینه زنداداشم اومده پایین پیش مامانم یا نه مثلا سر زده بهش یا نه بفهمه نیومده از دستش ناراحت میشه اما وقتی میفهمه پایینه کلی خوشحاله باهاش

بگو خونشون میرم اما الان کم میرم چون شوهرم معمولا کار داره وقت نمیشه زیاد بریم الکی بهانه کرونا رم ب ...

خدا حفظشون کنه برات عزیزم.راستش شوهر منم بهم تو خواستگاری گفت احترام خانوادمو حفظ کن.منم همین کارو کردم.بخدا هرچی گفتن بازم رفتم.ولی انگار پررو تر شدن شوهرمم سرد شده باهاشون اول ها میگفت برو الان میگه برام مهم نیست بری یانه.اگه میری اونجا ناراحتت میکنن نرو.بخدا خیلی از دستشون ناراحتم

بگو خونشون میرم اما الان کم میرم چون شوهرم معمولا کار داره وقت نمیشه زیاد بریم الکی بهانه کرونا رم ب ...

ولی فکر کنم فقط واسه حفظ ظاهر بود که گفت بیا بریم خونمون.چون از اون روز که باهاشون قهر کردیم یبارم زنگ نزدن که بیاین.باور کن راضی نیستن شوهرم بره اونجا😔دیدم که میگم.فقط خواست پیش فامیلای شوهرم خودشو خوب جلوه بده

خدا حفظشون کنه برات عزیزم.راستش شوهر منم بهم تو خواستگاری گفت احترام خانوادمو حفظ کن.منم همین کارو ک ...

ممنون عزیزم

هیچوقت بدون شوهرت خونشون نرو

منم همون شب خاستگاری یکی از شرطام این بود که گفتم احترام خونوادمو داشته باشه اما الان اصلا مهم نیست براش هر چی از دهنش در بیاد بشون میگه همشم قهره در صورتی میدونم اونا دوسش دارن و اصلا قصد بی احترامی بهش ندارن

ولی فکر کنم فقط واسه حفظ ظاهر بود که گفت بیا بریم خونمون.چون از اون روز که باهاشون قهر کردیم یبارم ز ...

اون موقه ها یادمع وقتی داییام قهر میکردن مادر بزرگم بعد مدتی زنگ میزد میگف بیاید

اما اللن مادربزرگم دیگه نیستش قهر میکنن هیچکس بهشون زنگ نمیزنه بعد مدتی مثلا دو هفته خودشون میرن پیش پدربزرگم

یا خودم بخدا اصلا نرم پایین پدر شوهرم عیچوقت زنگ نمیزنه بیاید خودمون همیشه هفتع ای یبار میریم پیششون چه زنگ بزنن چع نزنن وقتاییم که شوهرمو باباش دعوا لفظی میکنن معمولا دو هفته یا سه هفته پیششون نمیریم بعد باز خودمون میریم

شمام مدتی دیگه خودتون برید بهشون سر بزنید هر چی باشه مامان همسرته از نظر خدایی شرعی دینی هم بگیری باید بره پیششون یه جور دین گردنش تو هم بخاطر شوهرت باهاش میری در واقع احترام شوهرتو داری

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز